در آستانه دور جدیدی از گفتگوهای اتمی رژیم با کشورهای1+5 در وین و نزدیک شدن ضربالاجل، جنگ گرگها بالا گرفته است. آخوند حسن روحانی در سخنرانی خود در شهریار بار دیگر با ابراز وحشت از اوضاع منطقه، از مذاکرات اتمی حمایت کرد و باند رقیب را اقلیت کوچکی نامید که شعارهای تند میدهند: ”ما مصمم هستیم تا مشکلاتمان را با جهان با منطق و استدلال و مذاکره به حل و فصل نهایی برسانیم. مردم ما بهخوبی میدانند و آگاه هستند با شعار و ادای جملات تند، مشکلات جامعه و کشور حل و فصل نخواهد شد. بهرغم اقلیت بسیار کوچکی که بلندگوهای بزرگ را از دیگران عاریه کردهاند، اکثریت قاطع ملت ایران پشتیبان مسیر صلح آشتی و مسیر تعامل سازنده با جهان هستند... . ما در این مسیر قدمهایی را برداشتهایم و قدمهای بعدی را هم بر خواهیم داشت، شما امروز میبینید در منطقه ما چه معضلات فراوانی بین اقوام، بین مذاهب در عراق، در سوریه، در لبنان، در یمن، در افغانستان، در پاکستان همه جا ایجاد شده”. تلویزیون رژیم ۵/۳/۹۴
عراقچی معاون وزیرخارجه آخوندها نیز در مصاحبه با تلویزیون رژیم در 4خرداد در توجیه عقبنشینیهای ذلتبار رژیم و پذیرش پروتکل الحاقی و مسأله بازرسیهای و مصاحبه با دانشمندان اتمی رژیم میگوید: ”.. رهبری در سخنرانی عمومی که داشتند اشاره کردند که این خطوط قرمز و چارچوبها تحت نظر ایشون تدوین میشه طراحی میشه و بعد البته در جزئیات دیگه واگذار میشه به کسانی که در صحنه هستند یک شورایی وجود داره که مشخص شده برای طراحی عملیاتی مذاکرات و تدوین دستورالعمل ها، افرادی هستند که به هر حال مشخص شدند توسط مقامات عالیه و اینها نظارت دارند تحت مستقیم تحت نظر مستقیم خود رئیسجمهور، دستورالعملها چارچوبها خطوط قرمز اینها مشخص میشه ابلاغ میشه به تیم مذاکرهکننده و ما در صحنه عمل موظف به اجرای اینها هستیم و موظف به حرکت در این چارچوبها و این خطوط قرمز هستیم”.
وی همچنین گفت: پروتکل الحاقی از همان ابتدا جزء مرز سرخهای نظام در مذاکرات اتمی نبود.
بهرغم تأکید مکرر تیم مذاکرهکننده رژیم و بهخصوص ظریف وزیرخارجه و عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکرهکننده مبنی بر این که خامنهای بر مذاکرات نظارت دارد و کلیه تصمیمهایی که در این زمینه گرفته میشود بر اساس خطوط و مرزسرخهایی بوده که تا کنون خامنهای مشخص کرده است، اما دلواپسان باند خامنهای در مورد هر تصمیمی توسط تیم مذاکراه کننده و دولت روحانی حرف و حدیث جدیدی علم میکنند و مذاکره را زیر علامت سؤال میبرند.
مشخصا دور جدیدی از جنگ گرگها در درون نظام با خبر پذیرش بازرسیهای مدیریت شده از سایتهای نظامی که عراقچی معاون ظریف آن را اعلام کرده بود بالا گرفته است.
شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان نتیجه مذاکرات اتمی برای رژیم را باقی ماندن تنها یک مجسمه یادبود و بیروح و عروسکی توصیف کرد و نوشت: ”چنانچه در فرمول مذاکرات و روال جاری آن تجدیدنظر جدی نشود، از تأسیسات هستهیی نظام فقط یک «مجسمه یادبود» باقی میماند... . و این، تازه آغاز ماجراست و ادامه داستان در بستر دیگری که الزاماً هستهیی نیست و در صورت وقوع، تاریک و فاجعهآفرین نیز هست، دنبال خواهد شد. بنابراین جایی برای آزمون و خطا نیست و به مصداق ضربالمثل معروف؛ اولین اشتباه کسی که در انبار مهمات کار میکند، آخرین اشتباه او خواهد بود“.
شریعتمداری بندهایی از توافق لوزان از جمله پروتکل الحاقی را که در بخش «بازرسی و شفافیت» این توافق آمده، خطرناکترین و خسارتآفرینترین- بندهای توافق لوزان توصیف میکند و مینویسد:
”عراقچی طی سخنانی- که نگارنده فایل صوتی آن را شنیده است- تصریح کرد، پروتکل الحاقی را پذیرفتهایم و گفت؛ آژانس بر اساس این پروتکل میتواند از همه مراکز هستهیی و غیرهستهیی که شامل مراکز نظامی نیز میشود بازرسی کند و تأکید ورزید که بدون پذیرش پروتکل، توافق امکانپذیر نیست و توضیح داد که این بازرسیها مدیریت شده خواهد بود“.
کیهان در ادامه مینویسد بر اساس توافق لوزان، تنها 17 درصد از تحریمها لغو میشود.
رسانه دیگر باند خامنهای موسوم به وطن نوشت: ”ساعتی در رسانه ملی از مذاکرات سخن میگویند و ساعتی هم در دانشگاه، لام تا کام، اما حرفی از لغو تحریم نمیزنند! از همهچی حرف میزنند، از همهچی که به نقد دادهاند حرف میزنند، از محسنات دشمن حرف میزنند، از آب و هوای لوزان و نیویورک و وین و غذای دیگ پلوی سفارت حرف میزنند... ... چند وقت است اما هیچ سخنی نمیگویند که عاقبت، لغو تحریم که اساساً و اصولاً هدف از مذاکره با آمریکا بود، چه شد، چه میشود؟ میشود، نمیشود؟“
این رسانه باند خامنهای میافزاید: ”چطور هدف واشینگتن از مذاکرات، علاوه بر پلمب صنعت هستهیی ما، حتی باید بازجویی از دانشمندان ما، ایضا سرکشی به اندرونی مهمات ما... باشد، آن وقت دیپلومات ما گشادهدستانه، خود بردارد و بگوید «هدف ما از مذاکرات این هم هست که یک چیزهایی به دشمن بدهیم؟!»
در مقابل یک رسانه باند روحانی رفسنجانی، مینویسد: ”ظریف با داد و هوار تعدادی از نمایندگان تندرو و مخالف مذاکرات هستهیی مواجه شد. داستان روز گذشته مجلس، یک داستان تکراری است! آیا این نمایندگان نمیدانند که اینگونه برخوردهای خصم آلود چه هزینههایی برای کل کشور دارد؟ آیا آنها نمیدانند که با ساخته و پرداختهکردن داستان تخیلی خیانت تیم هستهیی به کشور در جامعه التهاب ایجاد میکنند؟ بیم آن میرود که با دشمن و خائن جلوه دادن تیم هستهای، در آینده این تیم حتی امنیت لازم برای ورود به کشور و پیاده شدن از هواپیما را نداشته باشد.
هدف احضار ظریف به مجلس برای ابهامزدایی نیست بلکه شانتاژ خبری و مانور سیاسی مورد نظر این نمایندگان است”.
آخوند رسایی، عضو مجلس ارتجاع نیز میگوید: ”عجیب این است که تیم مذاکرهکننده در جلسات غیرعلنی با پافشاری نمایندگان و ارائه مستندات مجبور به بیان حقایقی میشود که از طرح آن در افکار عمومی واهمه دارد“.
واقعیت این است که هر روز که به ضربالاجل نزدیکتر میشویم، عملکرد زهر هستهیی در درون نظام به شکل شقه وشکاف هرچه بیشتر و عمیقتر خودش را نشان میدهد، حالا چه توافق پا بگیرد و چه نگیرد.
عراقچی معاون وزیرخارجه آخوندها نیز در مصاحبه با تلویزیون رژیم در 4خرداد در توجیه عقبنشینیهای ذلتبار رژیم و پذیرش پروتکل الحاقی و مسأله بازرسیهای و مصاحبه با دانشمندان اتمی رژیم میگوید: ”.. رهبری در سخنرانی عمومی که داشتند اشاره کردند که این خطوط قرمز و چارچوبها تحت نظر ایشون تدوین میشه طراحی میشه و بعد البته در جزئیات دیگه واگذار میشه به کسانی که در صحنه هستند یک شورایی وجود داره که مشخص شده برای طراحی عملیاتی مذاکرات و تدوین دستورالعمل ها، افرادی هستند که به هر حال مشخص شدند توسط مقامات عالیه و اینها نظارت دارند تحت مستقیم تحت نظر مستقیم خود رئیسجمهور، دستورالعملها چارچوبها خطوط قرمز اینها مشخص میشه ابلاغ میشه به تیم مذاکرهکننده و ما در صحنه عمل موظف به اجرای اینها هستیم و موظف به حرکت در این چارچوبها و این خطوط قرمز هستیم”.
وی همچنین گفت: پروتکل الحاقی از همان ابتدا جزء مرز سرخهای نظام در مذاکرات اتمی نبود.
بهرغم تأکید مکرر تیم مذاکرهکننده رژیم و بهخصوص ظریف وزیرخارجه و عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکرهکننده مبنی بر این که خامنهای بر مذاکرات نظارت دارد و کلیه تصمیمهایی که در این زمینه گرفته میشود بر اساس خطوط و مرزسرخهایی بوده که تا کنون خامنهای مشخص کرده است، اما دلواپسان باند خامنهای در مورد هر تصمیمی توسط تیم مذاکراه کننده و دولت روحانی حرف و حدیث جدیدی علم میکنند و مذاکره را زیر علامت سؤال میبرند.
مشخصا دور جدیدی از جنگ گرگها در درون نظام با خبر پذیرش بازرسیهای مدیریت شده از سایتهای نظامی که عراقچی معاون ظریف آن را اعلام کرده بود بالا گرفته است.
شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان نتیجه مذاکرات اتمی برای رژیم را باقی ماندن تنها یک مجسمه یادبود و بیروح و عروسکی توصیف کرد و نوشت: ”چنانچه در فرمول مذاکرات و روال جاری آن تجدیدنظر جدی نشود، از تأسیسات هستهیی نظام فقط یک «مجسمه یادبود» باقی میماند... . و این، تازه آغاز ماجراست و ادامه داستان در بستر دیگری که الزاماً هستهیی نیست و در صورت وقوع، تاریک و فاجعهآفرین نیز هست، دنبال خواهد شد. بنابراین جایی برای آزمون و خطا نیست و به مصداق ضربالمثل معروف؛ اولین اشتباه کسی که در انبار مهمات کار میکند، آخرین اشتباه او خواهد بود“.
شریعتمداری بندهایی از توافق لوزان از جمله پروتکل الحاقی را که در بخش «بازرسی و شفافیت» این توافق آمده، خطرناکترین و خسارتآفرینترین- بندهای توافق لوزان توصیف میکند و مینویسد:
”عراقچی طی سخنانی- که نگارنده فایل صوتی آن را شنیده است- تصریح کرد، پروتکل الحاقی را پذیرفتهایم و گفت؛ آژانس بر اساس این پروتکل میتواند از همه مراکز هستهیی و غیرهستهیی که شامل مراکز نظامی نیز میشود بازرسی کند و تأکید ورزید که بدون پذیرش پروتکل، توافق امکانپذیر نیست و توضیح داد که این بازرسیها مدیریت شده خواهد بود“.
کیهان در ادامه مینویسد بر اساس توافق لوزان، تنها 17 درصد از تحریمها لغو میشود.
رسانه دیگر باند خامنهای موسوم به وطن نوشت: ”ساعتی در رسانه ملی از مذاکرات سخن میگویند و ساعتی هم در دانشگاه، لام تا کام، اما حرفی از لغو تحریم نمیزنند! از همهچی حرف میزنند، از همهچی که به نقد دادهاند حرف میزنند، از محسنات دشمن حرف میزنند، از آب و هوای لوزان و نیویورک و وین و غذای دیگ پلوی سفارت حرف میزنند... ... چند وقت است اما هیچ سخنی نمیگویند که عاقبت، لغو تحریم که اساساً و اصولاً هدف از مذاکره با آمریکا بود، چه شد، چه میشود؟ میشود، نمیشود؟“
این رسانه باند خامنهای میافزاید: ”چطور هدف واشینگتن از مذاکرات، علاوه بر پلمب صنعت هستهیی ما، حتی باید بازجویی از دانشمندان ما، ایضا سرکشی به اندرونی مهمات ما... باشد، آن وقت دیپلومات ما گشادهدستانه، خود بردارد و بگوید «هدف ما از مذاکرات این هم هست که یک چیزهایی به دشمن بدهیم؟!»
در مقابل یک رسانه باند روحانی رفسنجانی، مینویسد: ”ظریف با داد و هوار تعدادی از نمایندگان تندرو و مخالف مذاکرات هستهیی مواجه شد. داستان روز گذشته مجلس، یک داستان تکراری است! آیا این نمایندگان نمیدانند که اینگونه برخوردهای خصم آلود چه هزینههایی برای کل کشور دارد؟ آیا آنها نمیدانند که با ساخته و پرداختهکردن داستان تخیلی خیانت تیم هستهیی به کشور در جامعه التهاب ایجاد میکنند؟ بیم آن میرود که با دشمن و خائن جلوه دادن تیم هستهای، در آینده این تیم حتی امنیت لازم برای ورود به کشور و پیاده شدن از هواپیما را نداشته باشد.
هدف احضار ظریف به مجلس برای ابهامزدایی نیست بلکه شانتاژ خبری و مانور سیاسی مورد نظر این نمایندگان است”.
آخوند رسایی، عضو مجلس ارتجاع نیز میگوید: ”عجیب این است که تیم مذاکرهکننده در جلسات غیرعلنی با پافشاری نمایندگان و ارائه مستندات مجبور به بیان حقایقی میشود که از طرح آن در افکار عمومی واهمه دارد“.
واقعیت این است که هر روز که به ضربالاجل نزدیکتر میشویم، عملکرد زهر هستهیی در درون نظام به شکل شقه وشکاف هرچه بیشتر و عمیقتر خودش را نشان میدهد، حالا چه توافق پا بگیرد و چه نگیرد.