بهرغم اینکه ماشین کشتار و اعدام رژیم آخوندی مستمراً مشغول جنایت و خونریزی است، بهرغم اعدام 48تن ظرف سه روز، ... باز هم سردژخیم قوه قضاییه رژیم آخوند صادق آملی جنایتکار در جمع قضات و دادستانهای رژیم، آه و فغان سر میدهد که قوانین رژیم آنچنان که باید بازدارنده نیست. ! و خواهان بازنگری در قوانین شرع آخوندی و قوه قضاییه رژیم برای افزایش تاثیرگذاری آنها میشود.
این آخوند پلید همچنین اعتراف میکند که قوانین قضاییه رژیم نتوانسته است نتایج مطلوب مورد نظر آخوندها را در برداشته باشد.
واضح است که قوانین سرکوبگرانه اعدام، سنگسار، چشم از حدقه درآوردن و قطع کردن دست، با همه وحشیگری و ضدانسانی بودن آنها نتوانسته خواست آخوندهای حاکم را برآورده کند و فیالواقع به جای بازدارندگی، نفرت و خشم عمومی مردم را از نظام آخوندی و سردمداران این حاکمیت در بر داشته است و دراصل به جای بازدارندگی باعث مقاومت مردم شده است.
صادق لاریجانی در ادامه سخنانش میگوید ”قوانین واقعاً درجاهایی برخوردش ضعیف است“ بریدن دست جوانی بهخاطر دزدی 50 دلاری برای تهیه داروی مادر بیمار و فقیرش از نظر سردژخیم قضاییه رژیم هنوز ضعیف است و باید که تشدید شود.
بعبارت دیگر باید درجه شقاوت و قساوت قوانین را هم بالاتر برد، قوانین ضدبشری اعدام، سنگسار،بریدن دست وبیرون آوردن چشم از حدقه را بیشتر کرد و هم حیطه عملکرد آنها را گسترش داد تا در اثر این تحول، درجه بازدارندگی بیشتری پیدا کند
دردناکتر اینکه سر دژخیم قوه قضاییه که در نهایت سنگدلی قوانین موجود را کافی نمیداند، از مجامع بینالمللی هم طلبکار هست که چرا رژیم را بهخاطر نقض حقوقبشر محکوم میکنند وناله سرمیدهد ”... ما متهم هستیم به عدم اجرای مباحث حقوقبشری“.
آخوند آملی ازن فرت و خشم عمومی مردم هم تحت عنوان ”هیاهوی رسانهای“ نام میبرد که نمیبایست قضات و دادستانهای رژیم به این ”هیاهوها“ اعتنا بکنند و باید بیاهمیت به افکار عمومی کار خودشان را بکنند و نسبت به نفرت و خشم فزاینده مردم بیتفاوت باشند و با جرایم خشن محکم برخورد کنند
زجر کش کردن زندانیان سیاسی، دستگیری، شکنجه و اعدام مادران و پدران، خواهران و برادران مجاهدان و مبارزان راه آزادی به صرف اینکه خانواده آنها و علاقهمند به آنها هستند و خلاصه به دار کشیدن زندانیان امنیتی تحت عناوین جرایم عادی و... . مصداق برخورد محکم در منطق جنایتکارانه دستگاه قضاییه این رژیم است. والا تا آنجا که به امثال قاضی مرتضوی قاتل و غارتگر اموال مردم برمیگردد که مورد محبت تمامعیار این دستگاه سراسر فاسد است.
واقعیتی که از بین اعترافهاي دژخیم آملی لاریجانی بیرون میزند این است که بهرغم شقاوتهایی که این رژیم تا کنون مرتکب شده است، مردم ایران با ایستادگی خود، قوانین سرکوبگرانه آن را خنثی و بی اثر کرده و یقینا در آینده نیز با مقاومت در برابر این قوانین ضدبشری، نظام وحشی و هار ولایتفقیه را با تمامی دستهجات درونی آن روانه زباله تاریخ خواهند کرد.
این آخوند پلید همچنین اعتراف میکند که قوانین قضاییه رژیم نتوانسته است نتایج مطلوب مورد نظر آخوندها را در برداشته باشد.
واضح است که قوانین سرکوبگرانه اعدام، سنگسار، چشم از حدقه درآوردن و قطع کردن دست، با همه وحشیگری و ضدانسانی بودن آنها نتوانسته خواست آخوندهای حاکم را برآورده کند و فیالواقع به جای بازدارندگی، نفرت و خشم عمومی مردم را از نظام آخوندی و سردمداران این حاکمیت در بر داشته است و دراصل به جای بازدارندگی باعث مقاومت مردم شده است.
صادق لاریجانی در ادامه سخنانش میگوید ”قوانین واقعاً درجاهایی برخوردش ضعیف است“ بریدن دست جوانی بهخاطر دزدی 50 دلاری برای تهیه داروی مادر بیمار و فقیرش از نظر سردژخیم قضاییه رژیم هنوز ضعیف است و باید که تشدید شود.
بعبارت دیگر باید درجه شقاوت و قساوت قوانین را هم بالاتر برد، قوانین ضدبشری اعدام، سنگسار،بریدن دست وبیرون آوردن چشم از حدقه را بیشتر کرد و هم حیطه عملکرد آنها را گسترش داد تا در اثر این تحول، درجه بازدارندگی بیشتری پیدا کند
دردناکتر اینکه سر دژخیم قوه قضاییه که در نهایت سنگدلی قوانین موجود را کافی نمیداند، از مجامع بینالمللی هم طلبکار هست که چرا رژیم را بهخاطر نقض حقوقبشر محکوم میکنند وناله سرمیدهد ”... ما متهم هستیم به عدم اجرای مباحث حقوقبشری“.
آخوند آملی ازن فرت و خشم عمومی مردم هم تحت عنوان ”هیاهوی رسانهای“ نام میبرد که نمیبایست قضات و دادستانهای رژیم به این ”هیاهوها“ اعتنا بکنند و باید بیاهمیت به افکار عمومی کار خودشان را بکنند و نسبت به نفرت و خشم فزاینده مردم بیتفاوت باشند و با جرایم خشن محکم برخورد کنند
زجر کش کردن زندانیان سیاسی، دستگیری، شکنجه و اعدام مادران و پدران، خواهران و برادران مجاهدان و مبارزان راه آزادی به صرف اینکه خانواده آنها و علاقهمند به آنها هستند و خلاصه به دار کشیدن زندانیان امنیتی تحت عناوین جرایم عادی و... . مصداق برخورد محکم در منطق جنایتکارانه دستگاه قضاییه این رژیم است. والا تا آنجا که به امثال قاضی مرتضوی قاتل و غارتگر اموال مردم برمیگردد که مورد محبت تمامعیار این دستگاه سراسر فاسد است.
واقعیتی که از بین اعترافهاي دژخیم آملی لاریجانی بیرون میزند این است که بهرغم شقاوتهایی که این رژیم تا کنون مرتکب شده است، مردم ایران با ایستادگی خود، قوانین سرکوبگرانه آن را خنثی و بی اثر کرده و یقینا در آینده نیز با مقاومت در برابر این قوانین ضدبشری، نظام وحشی و هار ولایتفقیه را با تمامی دستهجات درونی آن روانه زباله تاریخ خواهند کرد.