همزمان با آغاز گفتگوهای جواد ظریف با جان کری در عمان، تب وتاب رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی- روحانی را فراگرفته که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد کار رژیم سختتر خواهد شد خصوصاً اینکه جمهوریخواهان در سنا و کنگره آمریکا دست بالا را خواهند داشت.
در توصیف تب وتاب این باند برای رسیدن به توافق، نوشته یکی از روزنامههای این باند گویاست که منتظر بلند شدن دود سفید از کاخ سلطنتی عمان و بهشدت نگران شکست مذاکرات است.
عباس عراقچی سرپرست تیم مذاکرهکننده رژیم در مصاحبه با تلویزیون عرب زبان رژیم موسوم به العالم با اشاره به اینکه کسی خواستار بازگشت به توافق ژنو نیست اظهار کرده است: ”این امر برای همه یک سناریو خطرناک خواهد بود“.
عواقب شکست مذاکرات برای نظام آخوندی چنان است که معاون وزیرخارجه رژیم میگوید ترجیح میدهد اصلاً به آن فکر نکند و «اگر به توافق نرسیم، سناریوهای ممکن، به قدری سناریوهای بدی است که ما بهتر است فعلاً روی آنها فکر نکنیم و فقط به توافق بیندیشیم». (تلویزیون العالم 17آبان 93).
یک کارشناس وابسته به باند رفسنجانی - روحانی نیز در گفتگو با روزنامه اعتماد (17آبان 93) نگران این است که شکست مذاکرات باعث میشود فشارها به رژیم در کنگره و سنای آمریکا زیادتر شود زیرا ”گروه آقای مککین در آمریکا تسلط بیشتری بر مسائل خواهند داشت و با بهدست آوردن 6کرسی دیگر، قدرت جمهوریخواهان بیشتر شده و آنها فشارهای خود را افزایش خواهند داد. درصورتی که شکست در مذاکرات اتفاق بیفتد، جمهوریخواهان چه در شرایط قبلی و چه در شرایط جدید خود، تحریمها را علیه ایران اجرا خواهند کرد“
روزنامه دیگر این باند (مردمسالاری 17آبان 93) نگران این است که در صورت شکست مذاکرات فرصت کنونی دوباره هرگز تکرار نخواهد شد و میبایست منتظر نشست و دید آیا محصول مذاکرات عایدی برای مذاکرهکنندگان خواهد داشت و از فراز کاخ سلطان عمان دود سفیدی برخواهد خاست و: ”موضوعی که اگر در این مقطع سرنوشتساز نتوانیم بر ساختارسازی و پارادایمسازی آن اقدام کنیم شاید فردا هرگز نتوانیم آن را طرح نماییم“.
روزنامه جهان صنعت نیز نگران رفتار رئیسجمهور بعدی آمریکا با رژیم است در حالی که حمایت کنگره و سنای آمریکا را به همراه خود داشته باشد.
در وحشت از تحولی که در انتظار سیاست خارجی آمریکاست، باند خامنهای نیز شریک است.
روزنامه سیاست روز وابسته به باند خامنهای با ابراز نگرانی آرزو میکند تلاشهای کارشکنانه جریانهای تندرو صحنه سیاسی آمریکا به روند مذاکرات خدشهیی وارد نکند زیرا ”رویکرد مثبتی که در روند همکاریها و در جهت شفافسازی بیشتر و اجرای توافق ژنو وجود داشته است میتواند باطل السحر مخالفتهای کنگره باشد“ !
سوال این است که چه عواملی باعث این تب وتاب شده و چرا رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی- روحانی در مورد رسیدن به توافق اینقدر به دولت آخوند حسن روحانی اخطار زودباش و تند باش میدهند؟
جواب به این سؤال را میتوان از اظهارنظرها و به بیان دقیقتر ابراز وحشت مهرهها و رسانهها گرفت.
عامل اول ورشکستگی اقتصادی رژیم و نیاز شدید برای برونرفت از این بنبست است تا جایی که علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم طی یک سخنرانی در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات و رسانههای رژیم به این امر اعتراف میکند و میگوید: ”در شرایط فعلی وضعیت اقتصادی ما از ابعاد مختلفی دچار بیماری است. اگر این مذاکرات در این مدت به نتیجه برسد میتواند دستاوردهای خوبی هم برای کشور ما هم برای صحنه بینالملل داشته باشد“. (تلویزیون شبکه خبر17آبان93).
عامل دوم این است که در صورت شکست مذاکرات نظام در چنان شرایط خطیری قرار میگیرد که معاون وزارتخارجه رژیم حتی به خود این اجازه را نمیدهد که به شق شکست فکر کند زیرا این سناریو برای رژیم ”بد و خطرناک“ است که منظورش چشمانداز رویارویی با کشورهای غربی بهویژه آمریکا باشد.
عامل سوم دست بالا پیدا کردن جمهوریخواهان در کنگره با تصویب لوایح جدید تحریم اقتصادی است.
آیا این وحشت چند جانبه که هر دو باند رژیم در آن شریک هستند، میتواند ولیفقیه را ناگزیر کند که زهر دست برداشتن از برنامه اتمی را سر بکشد و تبعات مهلک آن را به جان بخرد؟ این سؤالی است که احتمالاً تا چند روز دیگر و تا ضربالاجل 3آذر جواب خواهد یافت.
در توصیف تب وتاب این باند برای رسیدن به توافق، نوشته یکی از روزنامههای این باند گویاست که منتظر بلند شدن دود سفید از کاخ سلطنتی عمان و بهشدت نگران شکست مذاکرات است.
عباس عراقچی سرپرست تیم مذاکرهکننده رژیم در مصاحبه با تلویزیون عرب زبان رژیم موسوم به العالم با اشاره به اینکه کسی خواستار بازگشت به توافق ژنو نیست اظهار کرده است: ”این امر برای همه یک سناریو خطرناک خواهد بود“.
عواقب شکست مذاکرات برای نظام آخوندی چنان است که معاون وزیرخارجه رژیم میگوید ترجیح میدهد اصلاً به آن فکر نکند و «اگر به توافق نرسیم، سناریوهای ممکن، به قدری سناریوهای بدی است که ما بهتر است فعلاً روی آنها فکر نکنیم و فقط به توافق بیندیشیم». (تلویزیون العالم 17آبان 93).
یک کارشناس وابسته به باند رفسنجانی - روحانی نیز در گفتگو با روزنامه اعتماد (17آبان 93) نگران این است که شکست مذاکرات باعث میشود فشارها به رژیم در کنگره و سنای آمریکا زیادتر شود زیرا ”گروه آقای مککین در آمریکا تسلط بیشتری بر مسائل خواهند داشت و با بهدست آوردن 6کرسی دیگر، قدرت جمهوریخواهان بیشتر شده و آنها فشارهای خود را افزایش خواهند داد. درصورتی که شکست در مذاکرات اتفاق بیفتد، جمهوریخواهان چه در شرایط قبلی و چه در شرایط جدید خود، تحریمها را علیه ایران اجرا خواهند کرد“
روزنامه دیگر این باند (مردمسالاری 17آبان 93) نگران این است که در صورت شکست مذاکرات فرصت کنونی دوباره هرگز تکرار نخواهد شد و میبایست منتظر نشست و دید آیا محصول مذاکرات عایدی برای مذاکرهکنندگان خواهد داشت و از فراز کاخ سلطان عمان دود سفیدی برخواهد خاست و: ”موضوعی که اگر در این مقطع سرنوشتساز نتوانیم بر ساختارسازی و پارادایمسازی آن اقدام کنیم شاید فردا هرگز نتوانیم آن را طرح نماییم“.
روزنامه جهان صنعت نیز نگران رفتار رئیسجمهور بعدی آمریکا با رژیم است در حالی که حمایت کنگره و سنای آمریکا را به همراه خود داشته باشد.
در وحشت از تحولی که در انتظار سیاست خارجی آمریکاست، باند خامنهای نیز شریک است.
روزنامه سیاست روز وابسته به باند خامنهای با ابراز نگرانی آرزو میکند تلاشهای کارشکنانه جریانهای تندرو صحنه سیاسی آمریکا به روند مذاکرات خدشهیی وارد نکند زیرا ”رویکرد مثبتی که در روند همکاریها و در جهت شفافسازی بیشتر و اجرای توافق ژنو وجود داشته است میتواند باطل السحر مخالفتهای کنگره باشد“ !
سوال این است که چه عواملی باعث این تب وتاب شده و چرا رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی- روحانی در مورد رسیدن به توافق اینقدر به دولت آخوند حسن روحانی اخطار زودباش و تند باش میدهند؟
جواب به این سؤال را میتوان از اظهارنظرها و به بیان دقیقتر ابراز وحشت مهرهها و رسانهها گرفت.
عامل اول ورشکستگی اقتصادی رژیم و نیاز شدید برای برونرفت از این بنبست است تا جایی که علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم طی یک سخنرانی در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات و رسانههای رژیم به این امر اعتراف میکند و میگوید: ”در شرایط فعلی وضعیت اقتصادی ما از ابعاد مختلفی دچار بیماری است. اگر این مذاکرات در این مدت به نتیجه برسد میتواند دستاوردهای خوبی هم برای کشور ما هم برای صحنه بینالملل داشته باشد“. (تلویزیون شبکه خبر17آبان93).
عامل دوم این است که در صورت شکست مذاکرات نظام در چنان شرایط خطیری قرار میگیرد که معاون وزارتخارجه رژیم حتی به خود این اجازه را نمیدهد که به شق شکست فکر کند زیرا این سناریو برای رژیم ”بد و خطرناک“ است که منظورش چشمانداز رویارویی با کشورهای غربی بهویژه آمریکا باشد.
عامل سوم دست بالا پیدا کردن جمهوریخواهان در کنگره با تصویب لوایح جدید تحریم اقتصادی است.
آیا این وحشت چند جانبه که هر دو باند رژیم در آن شریک هستند، میتواند ولیفقیه را ناگزیر کند که زهر دست برداشتن از برنامه اتمی را سر بکشد و تبعات مهلک آن را به جان بخرد؟ این سؤالی است که احتمالاً تا چند روز دیگر و تا ضربالاجل 3آذر جواب خواهد یافت.