728 x 90

اختلافات سیاسی در ایران,پرونده هسته ای ایران,

باز هم موجی از تمسخر برای شیخ اعتدال

-

آخوند حسن روحانی
آخوند حسن روحانی
همون طور که انتظار می‌رفت، اظهارات سخیف و ادعاهای خنده‌دار شیخ حسن روحانی در برنامه تلویزیونی دوشنبه شب گذشته (21مهر)، علاوه بر خشم و نفرت مردم، حتی در داخل رژیم هم با هو و تمسخر و طعن و لعن از طرف هر دو باند مواجه شد.

نکته جالب این‌که به‌رغم کرنش روحانی در برابر ولی‌فقیه و به‌رغم این‌که حتی در رابطه با باند او و دلواپسانی که در همین روزها، خوب از خجالت او درمی‌آیند، روحانی دست از پا خطا نکرد؛ اما باز هم کیهان خامنه‌ای، از زدن پس‌گردنیهای تحقیرآمیز به او فروگذار نکرد؛ از جمله این‌که «تناقض آمار دولتی در زمینه اشتغال» را از قول «اقتصاددانهای حامی دولت» به رخ او کشید و از زبان آنها فاش کرد که ادعای رسیدن نرخ بیکاری به زیر 10درصد با این ادعا که گویا 400هزار شغل ایجاد شده، در برابر آن است که 670هزار شغل در بخشهای مختلف از دست رفته است!

کیهان خامنه‌ای سپس از قول همان منبع اضافه می‌کنه که «اگر ما آمار اشتغال ناقص را در کنار آمار اشتغال مطلق قرار دهیم، نرخ بیکاری به بالای 30 درصد خواهد رسید». فاصلهٴ این 30درصد با ۹.۵درصد مورد ادعای روحانی می‌تواند شمایی از میزان دروغگویی این شیخک شیاد به دست دهد، با این توجه که تازه همهٴ این آمارها روایت خود رژیم است که با واقعیت فرسنگها فاصله دارد.

الیاس نادران از نمایندگان باند خامنه‌ای در مجلس ارتجاع، با بیان این‌که آمارهای روحانی شوخی است، جدی نگیرید، تیر خلاص به ادعاهای روحانی می‌زند. او از جمله به آمار ادعایی روحانی در مورد اشتغال و نرخ بیکاری اشاره کرده و شمار شغلهای از دست رفته و افراد بیکار شده، طی همین دوره مورد نظر روحانی را یک میلیون نفر ذکر کرده است؛ به این ترتیب نرخ بیکاری بر خلاف ادعای این شیخک، به‌شدت افزایش یافته است نه کاهش!

نکته جالب این‌که هم کیهان خامنه‌ای و هم روزنامه ابتکار وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی، مقاله واحدی را از خبرگزاری مهر آخوندی گرفته و آن را به‌سر روحانی کوبیده‌اند. در این مقاله در برابر ادعاهای روحانی در مورد بهبود جهش‌وار اوضاع اقتصادی به گزارش بانک جهانی اشاره شده و در آن آمده است: «بانک جهانی نیز در گزارشی که به‌تازگی اعلام کرده است، به صراحت بر کوچک شدن سفره‌های ایرانیان اشاره و بر این نکته تأکید دارد که بسیاری از شهروندان ایرانی، نسبت به تغییرات در درآمد شخصی‌شان و همچنین افزایش مداوم هزینه‌های زندگی، آسیب پذیرتر شده‌اند».

واکنش سایر هم‌باندهای روحانی به حرفهای او آمیزه‌ای است از گلایه، خشم، سرخوردگی و تحقیر… آنها از این‌که روحانی بر خلاف همیشه به بیان این نکته نزدیک نشد که «وضعیت چگونه بوده و سال گذشته چگونه کشور را از اصول‌گرایان تحویل گرفته» خشمگین بودند. اگر‌چه آنها به‌طور سربسته اشاره می‌کنند که روحانی «به گذشته نپرداخت تا عکس‌العمل جناحها را به همراه داشته باشد». اما فاش نمی‌گویند که اگر روحانی می‌خواست افتضاحات دولت سابق را مطرح کند، باند مقابل هم متقابلاً افتضاحات یک سال و چند ماه او را روی دایره می‌ریخت و شیخ حسن روحانی در این معامله زیان‌کار در می‌آمد، زیرا معلوم می‌شد او در همین مدت کوتاه، روی احمدی‌نژاد را هم سفید کرده است. کمااین که روزنامه سیاست روز با عنوان «آمار‌سازی‌ها تکرار می‌شود؟» به مشابهت رویکرد روحانی با احمدی‌نژاد در مورد ارائهٴ آمارهای جعلی اشاره کرده و می‌نویسد: اظهارات روحانی «رنگ و بوی اظهارات متناقض دولت دهم را به همراه داشت و… آمارهای این دولت نیز غیر‌قابل باور شد».

اکنون باید به این سؤال پاسخ داد که چرا پای روحانی به همان سوراخی رفت که پای احمدی‌نژاد رفته بود؟ چرا او از سرنوشت سلف خود عبرت نگرفت؛ آیا نمی‌فهمید که دروغهای به این وضوح و بزرگی باعث رسوایی و مضحکه او خواهد شد؟ بی‌تردید روحانی خیلی خوب این را می‌دانست. اما آیا می‌توانست واقعیتها را بگوید؟ واقعیت در هر زمینه‌ای چنان هولناک است که روحانی مطلقاً نمی‌توانست به آن نزدیک شود. بیان حتی جزیی و گوشه‌یی از واقعیت، به‌معنی اعلام این بود که رژیم در پرتگاه سرنگونی است، پس اگر واقعیت را نمی‌شود گفت و الزاماً بایستی دروغ گفت و باید آمار جعل کرد، پس چرا یک خرده و چرا محافظه‌کارانه؟ حالا که ناگزیر باید دروغ گفت، پس با تأسی به گوبلز، دروغ را هر چه بزرگتر باید گفت. اما این نحوه دروغگویی تنها از کسی برمی‌آید که مطلقاً نه امیدی به واقعیت و نه امیدی به اصلاح امور ندارد؛ روحانی اگر کوچکترین کورسوی نجاتی در ته این تونل وحشت می‌دید، مسلماً با این دروغگوییهای بیّن و آشکار این طور خود را رسوا نمی‌کرد. لابد او با خود حساب کرده که حساب مردم با او روشن است و در هر حال مردم را نمی‌شود رنگ کرد، مردمی که حرفشان رک و ساده با روحانی این است که «روحانی دروغگو، پس اون وعده‌هات کو؟!» اما پیامی که روحانی با این حرفها به نیروهای درون رژیم می‌داد، این بود که هیچ امیدی نیست! هوا واقعاً پس است!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/eed4c705-eb4a-4973-9530-65a85c9156bd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات