«ما در کشورهای خارجی رایزن فرهنگی و اقتصادی داریم، سفیر داریم اما مشخص نیست اینها چه کار میکنند!». این آه و فغان یکی از اعضای کمیسیون خارجی و امنیت مجلس ارتجاع است از شدت انزوا و منفوریت رژیم در عرصه بینالمللی. آن روی سکة انزوا و منفوریت جهانی رژیم، جایگاه بیهمتای مجاهدین و مقاومت ایران و اعتلای روزافزون آن است.
قضیه آن قدر جدی است که سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک (29 دی)، درصدد چارهجویی آن برآمده و نوشته است: «تابناک درصدد است با سلسله مطالبی دربارهٴ این موضوع با کارشناسان گفت و گو کند تا شاید راهکاری در این زمینه بیابد!» در همین رابطه، مصاحبهای نیز با احمد شوهانی، عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع بهعمل آورده. شوهانی در این مصاحبه میگوید: «چرا 34سال پس از انقلاب اسلامی... دیپلوماسی خارجی کشور آنگونه که باید تاثیرگذار نبوده است؟» این نمایندهٴ مجلس ارتجاع، با درماندگی، دربارهٴ علت منفوریت دیکتاتوری آخوندی گفت: «بخشی (از این وضعیت) مربوط به نوع نگاهی است که کشورهای اروپایی نسبت به ما داشتهاند. بعضاً نگاه و رویکرد اروپا به ما تقابلی بوده و شاید تلاشهایی که دیپلوماتهای ما داشتهاند، نتیجه نداشته است». نمایندهٴ مجلس رژیم، با نالیدن از بیتاثیر بودن هزینههای کلانی که دستگاه دیپلوماسی رژیم، برای لابیگری و کسب حمایت خارجی میکند، گفت: « «ما در کشورهای خارجی رایزن فرهنگی و اقتصادی داریم، سفیر داریم اما مشخص نیست اینها چه کار میکنند؟!»
شوهانی با اعتراف به منفوریت رژیم در میان ایرانیان خارج از کشور هم گفت: «از ظرفیت سرمایهداران ایرانی خارج از کشور نتوانستهایم استفاده کنیم».
وی به روی دیگر سکة این منفوریت رژیم، یعنی اعتبار و جایگاه بیمانند مجاهدین و مقاومت ایران و افشای جنایات رژیم توسط آن اشاره کرد و با برملا کردن سوزش رژیم از این امر گفت: «مجاهدین با سیاه نمایی، نگاه آنها را نسبت به ما مخدوش کردهاند». سایت پاسدار رضایی نیز، در همین رابطه نوشت: «مجاهدین بیشتر از دیپلوماتهای ایرانی، در میان سیاستمداران اروپایی نفوذ دارند!».
واقعیت این است که دیکتاتوری آخوندی، در زمینهٴ بینالمللی طی 34سال گذشته اصلاً کمکاری نداشته است، آنچه در چنته و توان داشته، از تطمیع و تهدید، یعنی از صرف پولهای میلیاردی و خریدن آدمهای قابل خرید، از دیپلومات و سیاستمدار تا روزنامهنگار و فعال سیاسی، تا بهکار گرفتن اهرم تروریسم، تا تبلیغات سرسامآور، چه برای بزک کردن چهرهٴ خودش و چه برای شیطانسازی و مخدوش کردن چهرهٴ مجاهدین و مقاومت ایران، از هیچ چیز فروگذار نکرده است. بلاهت و کودنی درمانناپذیر آن نمایندهٴ مجلس ارتجاع و این سایت درمانده این است که خیال میکنند همه چیز با پول و با تبلیغات دروغ قابل خرید و قابل حصول است، با پول و تبلیغات و فریب میشود برای همیششه، بر خون و جنایت سرپوش گذاشت، میشود با دروغ و هیاهو، بمب و تروریسم و صدور ارتجاع را، لباس دیگری پوشاند. انگار دنیا تا آنجا بیحساب و کتاب است که میتوان صورت کریه هیولای ولایتفقیه را فرشته و سیمای پاک و منزه مقاومت عادلانهٴ مردم ایران را اهریمن جلوه داد. بینهٴ اثباتی، شکست این پندار و توهم ارتجاعی، متقابلاً پیروزمندی و درخشندگی دیپلوماسی مجاهدین است که محروم از همه امکانات بیکرانی که رژیم در اختیار دارد، کار خود را بر مبنای حقیقت و واقعیت آغاز کرد و با کار خستگیناپذیر آگاه گرانه از پایین، از میان مردم کوچه و خیابان تا انجمنهای محلی و شهرداریها و سپس نمایندگان پارلمانها پیش برد. یک دیپلوماسی انقلابی، که با تکیه بر عنصر انسانی، از یک طرف دیکتاتوری آخوندی را افشا کرد و از طرف دیگر، فریاد مظلومیت مردم ایران را در دنیا طنینافکن کرد و بهعنوان هماورد فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، چنین حمایت گسترده و روزافزونی را در جهان به دست آورد.
قضیه آن قدر جدی است که سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک (29 دی)، درصدد چارهجویی آن برآمده و نوشته است: «تابناک درصدد است با سلسله مطالبی دربارهٴ این موضوع با کارشناسان گفت و گو کند تا شاید راهکاری در این زمینه بیابد!» در همین رابطه، مصاحبهای نیز با احمد شوهانی، عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع بهعمل آورده. شوهانی در این مصاحبه میگوید: «چرا 34سال پس از انقلاب اسلامی... دیپلوماسی خارجی کشور آنگونه که باید تاثیرگذار نبوده است؟» این نمایندهٴ مجلس ارتجاع، با درماندگی، دربارهٴ علت منفوریت دیکتاتوری آخوندی گفت: «بخشی (از این وضعیت) مربوط به نوع نگاهی است که کشورهای اروپایی نسبت به ما داشتهاند. بعضاً نگاه و رویکرد اروپا به ما تقابلی بوده و شاید تلاشهایی که دیپلوماتهای ما داشتهاند، نتیجه نداشته است». نمایندهٴ مجلس رژیم، با نالیدن از بیتاثیر بودن هزینههای کلانی که دستگاه دیپلوماسی رژیم، برای لابیگری و کسب حمایت خارجی میکند، گفت: « «ما در کشورهای خارجی رایزن فرهنگی و اقتصادی داریم، سفیر داریم اما مشخص نیست اینها چه کار میکنند؟!»
شوهانی با اعتراف به منفوریت رژیم در میان ایرانیان خارج از کشور هم گفت: «از ظرفیت سرمایهداران ایرانی خارج از کشور نتوانستهایم استفاده کنیم».
وی به روی دیگر سکة این منفوریت رژیم، یعنی اعتبار و جایگاه بیمانند مجاهدین و مقاومت ایران و افشای جنایات رژیم توسط آن اشاره کرد و با برملا کردن سوزش رژیم از این امر گفت: «مجاهدین با سیاه نمایی، نگاه آنها را نسبت به ما مخدوش کردهاند». سایت پاسدار رضایی نیز، در همین رابطه نوشت: «مجاهدین بیشتر از دیپلوماتهای ایرانی، در میان سیاستمداران اروپایی نفوذ دارند!».
واقعیت این است که دیکتاتوری آخوندی، در زمینهٴ بینالمللی طی 34سال گذشته اصلاً کمکاری نداشته است، آنچه در چنته و توان داشته، از تطمیع و تهدید، یعنی از صرف پولهای میلیاردی و خریدن آدمهای قابل خرید، از دیپلومات و سیاستمدار تا روزنامهنگار و فعال سیاسی، تا بهکار گرفتن اهرم تروریسم، تا تبلیغات سرسامآور، چه برای بزک کردن چهرهٴ خودش و چه برای شیطانسازی و مخدوش کردن چهرهٴ مجاهدین و مقاومت ایران، از هیچ چیز فروگذار نکرده است. بلاهت و کودنی درمانناپذیر آن نمایندهٴ مجلس ارتجاع و این سایت درمانده این است که خیال میکنند همه چیز با پول و با تبلیغات دروغ قابل خرید و قابل حصول است، با پول و تبلیغات و فریب میشود برای همیششه، بر خون و جنایت سرپوش گذاشت، میشود با دروغ و هیاهو، بمب و تروریسم و صدور ارتجاع را، لباس دیگری پوشاند. انگار دنیا تا آنجا بیحساب و کتاب است که میتوان صورت کریه هیولای ولایتفقیه را فرشته و سیمای پاک و منزه مقاومت عادلانهٴ مردم ایران را اهریمن جلوه داد. بینهٴ اثباتی، شکست این پندار و توهم ارتجاعی، متقابلاً پیروزمندی و درخشندگی دیپلوماسی مجاهدین است که محروم از همه امکانات بیکرانی که رژیم در اختیار دارد، کار خود را بر مبنای حقیقت و واقعیت آغاز کرد و با کار خستگیناپذیر آگاه گرانه از پایین، از میان مردم کوچه و خیابان تا انجمنهای محلی و شهرداریها و سپس نمایندگان پارلمانها پیش برد. یک دیپلوماسی انقلابی، که با تکیه بر عنصر انسانی، از یک طرف دیکتاتوری آخوندی را افشا کرد و از طرف دیگر، فریاد مظلومیت مردم ایران را در دنیا طنینافکن کرد و بهعنوان هماورد فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، چنین حمایت گسترده و روزافزونی را در جهان به دست آورد.