728 x 90

بحران منطقه اي رژيم,

نظام ولایت در غرقاب بحرانها

-

خامنه‌ای، حسن روحانی، رفسنجانی
خامنه‌ای، حسن روحانی، رفسنجانی
رژیم ولایت‌فقیه درگرداب 5 بحران غوطه‌ور است که به‌طور اختصار هر یک از این بحرانها تشریح می‌شود تا مشخص شود که راه‌حل برون‌رفت رژیم از این بحرانها چیست و آیا اساساً راه برون‌رفتی برای رژیم آخوندی از این بحرانها متصور است؟ اگر متصور نیست چرا و نتیجه‌اش چیست؟ باید اضافه کرد که این بحرانها مثل یک زنجیر، حلقه به حلقه درهم تنیده شده‌اند و نمی‌شود آنها را از هم جدا کرد.
بحرانها عبارتند از: 1-بحران اتمی. 2- بحران اقتصادی. 3- بحران اجتماعی. 4- بحران منطقه‌یی و 5- بحران درونی.

بحران اتمی.

بحران بین‌المللی رژیم ولایت‌فقیه، حول محور هسته‌یی به قدری عیان است که نیازی به توضیح زیاد ندارد. رژیم ولایت‌فقیه بعد از خوردن جام زهر آتش‌بس و مرگ خمینی به این نتیجه رسید که تنها ضامن بقای این پیکره در حال احتضار، دستیابی به بمب اتمی است. به همین خاطر سرمایه‌های مردم را در سانتریفوژهای هسته‌یی ریخت و سالها تلاش کرد تا به‌صورت مخفیانهٴ پروژه بمب هسته‌یی را پیش ببرد. اما مقاومت ایران، پنهانکاری بزرگ آخوندها را افشاء کرد و رژیم آخوندی را وارد تونل وحشتی کرد که سرانجام آن سرنگونی است. در اثر این افشاگریها و تأیید آن توسط قدرتهای مهم. پرونده هسته‌یی به شورای امنیت رفت و چند قطعنامه پی‌درپی صادر شد و پس از سالها مقاومت در مقابل این قطعنامه‌ها از جانب رژیم، نهایتاً نظام آخوندی و شخص خامنه‌ای مجبور شد روی به ”نرمش قهرمانانه“ بیاورد. عقب‌نشینی خامنه‌ای از مواضع قبلی که به هیچ‌وجه در زمینه مسأله هسته‌یی کوتاه نمی‌آید و روی آوردن به نرمش ذلیلانه مقدمه خوردن جام زهر توسط ولی‌فقیه است. همان چیزی که سالها از آن اجتناب می‌کرد.
روی آوردن خامنه‌ای به نرمش در مقابل قدرتهای بزرگ جهانی و مذاکره با کشورهای 1+5 منجر به بروز شکافها و تضادهایی در درون رژیم شد که پس از روی کارآمدن آخوند حسن روحانی این تضادها زیاد فعال نبودند. در مورد بحران هسته‌یی رژیم در یک بن‌بست جدی قرار دارد اگر ولی‌فقیه جام زهر را بخورد و تسلیم شرایط قدرتهای بزرگ جهانی شود این کار برای او به‌مثابه خوردن یک سم مهلک است که سراسر پیکره نظام را در برمی‌گیرد و عواقب زیانباری برای نظام او دارد. چنان‌چه به شرایط قدرتهای بزرگ تن ندهد و بخواهد بر ادامه برنامه هسته‌یی پافشاری کند، باید پای عواقب جدی آن بیاید که در این صورت نیز نظام توان تحمل فشارهای بیشتر بین‌المللی را ندارد و این فشارها نیز برای نظام بسیار خطرناک و حتی نابود کننده نظام خواهدبود.

بحران اقتصادی
سقوطی شتابان به سمت ورشکستگی، خلاصه‌ترین تعریف از وضعیت اقتصادی رژیم آخوندی است. یک کارشناس رژیم در روزنامه حکومتی اعتماد 9آبان نوشت: «اقتصاد کشور به‌ویژه در بخش صنعت به‌مثابه یک تکه سنگ طبق قانون سقوط آزاد در حال پایین افتادن است. تا آن‌جایی که از تاریخ اقتصاد ایران در یک صد سال اخیر می‌دانم هرگز اوضاعی به وخامت امروز در اقتصاد ایران شاهد نبوده‌ام. حتی در دوران اوج جنگ ایران و عراق چنین وضعیتی نداشتیم که همه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی‌مان با هم رو به وخامت رفته باشد».
به این ترتیب اقتصاد در این رژیم فاسد و چپاولگر، درست مثل بیماری است که هیچ نقطهٴ سالمی در پیکرش باقی نمانده. کارشناسان اقتصادی رژیم، وضعیت اقتصادی را وخیمترین وضعیت ممکن درصد سال اخیر توصیف می‌کنند. رسانه‌های رژیم به صراحت اعتراف می‌کنند که برای نخستین بار در تاریخ مکتوب اقتصاد ایران، تولید ناخالص داخلی حدود 10 درصد کمتر از پایان سال نود است و نرخ تورم از مرز 40 درصد گذشته. نرخ بیکاری هم مطابق آمار رژیم در عمل بین 17 تا 20 درصد بالا رفته و باز هم رو به افزایش است. آخوند روحانی از خالی بودن خزانهٴ دولت خبر می‌دهد و این‌که دولت 17هزار میلیارد تومان برای پرداخت یارانه کسری دارد. معاون روحانی می‌گوید: «در سال 91 وضعیت بدی بوده به‌طوری که در این سال رشد اقتصادی کشور منفی 8/5 درصد بوده». تکلیف سایر بخشهای اقتصادی هم روشن است. به اعتراف شخص آخوند روحانی از نیاز 100 درصدی کشور به محصولات کشاورزی تنها 44 درصد در کشور تولید می‌شود و بقیه سهم واردات است. اگر به این مشکلات اقتصادی تحریمهای گسترده هم اضافه شود وضعیت اقتصادی رژیم چیزی فراتر از بحران است.

بحران اجتماعی
فقر، بیکاری، گرانی و سرکوب دست به دست هم داده‌اند و جامعه ایران را به یک بشکهٴ باروت تبدیل کرده‌اند. وضعیت انقلابی در جامعه جوشان ایران غوغا می‌کند و خامنه‌ای برای مهار این بحران اجتماعی، راه‌حلی جز سرکوب و اعدام ندارد. در این وضعیت است که شکلکهای آخوند روحانی برای تغییر و اعتدال رنگ می‌بازد و شمار اعدامهای صورت گرفته از زمان روی کارآمدن این آخوند شیاد از مرز 270نفر هم عبور می‌کند.
اعدامها نیز در جامعه نتیجه معکوس داده است و با تظاهرات و اعتراضات مردمی در بلوچستان، سقز و مریوان و شعله‌ورتر شدن خشم مردم علیه رژیم آخوندی نتیجه معکوس اعدامها بیشتر مشخص می‌شود. . محروم کردن دانشجویان از تحصیل به بهانه‌های آخوند ساخته، سرکوب دراویش و اقلیتهای مذهبی، استمرار طرح زن‌ستیزانهٴ حجاب و عفاف و سایر اقدامات خامنه‌ای، دست و پا زدنهایی مذبوحانه برای غلبه بر این بحران فزایندهٴ اجتماعی است.

بحران منطقه‌یی

هم‌اکنون به‌دلیل دخالتهای تروریستی رژیم در منطقه و حمایت آن از رژیم خونریز حافظ اسد، رژیم آخوندی در ایزولاسیون منطقه‌یی قرارداده و کشورهای عربی و افکار عمومی منطقه علیه آن است. از این رو است وقتی که خبرهایی از احتمال شرکت رژیم در اجلاس ژنو 2 در مورد بحران سوریه می‌رسد کشورهای عربی و مردم منطقه موضعی منفی می‌گیرند. در زمینه بحران سوریه رژیم آخوندی تحت فشار بین‌المللی است تا مصوبات کنفرانس ژنو1 در مورد سوریه را بپذیرد. نظام ولایت آن‌چنان در غرقاب بحران سوریه گرفتار شده است که صدای رفسنجانی هم برای بیرون کشیدن مزدوران رژیم از سوریه بلند شده است. هم‌اکنون مزدوران رژیم گروه، گروه توسط رزمندگان ارتش آزادی سوریه به هلاکت می‌رسند. در زمینه گرفتاری رژیم در بحران سوریه، باید فشارهای بین‌المللی به رژیم و دولت مالکی را نیز اضافه کرد که قدرتهای بزرگ می‌خواهند دولت مالکی مانع پروازهای تسلیحاتی رژیم به سوریه شود.

بحران درونی

بحران دیگری که به آنها اشاره شد، همگی رابطه‌ای مستقیم با بحران درونی رژیم ولایت‌فقیه قرار دارند. شکاف و شقه سراپای رژیم آخوندی را در برگرفته و باندهای درونی نظام، مستمراً در حال جنگ و جدال با هم هستند. باند رفسنجانی به‌دنبال برقراری رابطه با آمریکا و سر کشیدن جام زهر است، اما خامنه‌ای تلاش می‌کند تا با قطره‌ای جام زهر، از زنجیر فشارهای بین‌الملی خلاص شود و دوباره هژمونی برباد رفته‌اش را در نظام احیاء کند و از این زاویه است که آتشباری رسانه‌های ولی‌فقیه بر روی خط رفسنجانی روز به‌روز اوج می‌گیرد. باند خامنه‌ای تلاش می‌کند تا صورتش را با سیلی سرخ نگه‌دارد و برای جلوگیری از ریزش نیروهایش، ضعف رژیم ولایت‌فقیه در مذاکرات اتمی را پنهان کند اما باند رفسنجانی به عمد از وضعیت خراب اقتصادی رژیم و خزانهٴ خالی دولت پرده برمی‌دارد تا به این ترتیب به طرف حسابها در رابطه با سرکشیدن جام زهر اطمینان بدهد.

در فراسوی بحرانهای پنجگانهٴ رژیم آخوندی، یک درد و یک بحران اصلی برای این رژیم وجود دارد که آن هم مقاومت ایران است، این همان عاملی است که به سایر بحرانها سمت و سوی سرنگونی می‌دهد و ترس خامنه‌ای از سایر بحرانها را ضریب می‌زند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ff55e59d-55ec-4293-b92c-8f3e1ec69353"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات