728 x 90

آزادي 7 گروگان,

دو شعر تقدیم به همهٴ قهرمانان اعتصاب غذا در لیبرتی و سایر شهرهای بزرگ جهان از م. شوق

-

 -
-
«تو هستی!»

تو هستی از جهان شرفی بیشتر نمی‌خواهم
به جنگ دد، من از تو صفی بیشتر نمی‌خواهم

تمام شادی و شیرینی جهان در توست
از این شراب ناب کفی بیشتر نمی‌خواهم

پر است بحر جهان از قلوب سنگ شده
ز جنس قلب تو صدفی بیشتر نمی‌خواهم

چو سازهای جهان کوک با ستم شده است
ز شور نغمه‌ی تو دفی بیشتر نمی‌خواهم

سروش «لاتخف» این‌جاستهای ای فرعون
به جز سقوط تو هدفی بیشتر نمی‌خواهم

***


«آه، یاران!»

آه یاران! هلا شما یاران
واژه ها بی‌شما در این برهوت
پی معنای خویش می‌گردند
به خدا آیه‌های قرآن هم
بر دهانها، پریش می‌گردند
در دل کوچه‌ها بمباران
آه یاران، هلا هلا یاران

کلمات اصیل خلق خدا
در چنین عصر «بی هویت باش!»
همه بی‌قوم وخویش می‌گردند
در چنین غربت دل انسان
آی یاران، هلا هلا یاران

هر که زنده است یار غار شماست
اندر این مکه‌ی پر از کافر
سنگسار زمانه با بمب است
زدو بند است با ابوسفیان
آی یاران هلا هلا یاران

جبرئیل از کدام سوی آمد
تا بگوید که خصم هست ابتر
راست گفته است آن که می‌گوید
با شما هست چشمه کوثر
ریخته خون و کینه روی زمین
بی‌شما چیست معنی رحمان؟
بی‌شما چیست معنی انسان
آی یاران هلا هلا یاران

شعر آمد که از شما گوید
افتخار از قلم به کاغذ ریخت
سورهٴ القلم به ذهن دوید
بوسه زد صفحه بر دهان قلم
نامتان در درون شعرم گفت
که به من خورد اگر که خورد قسم.
باز برگشت در دلم ایمان
آی یاران هلا هلا یاران.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/de7c5c0a-3d23-4a98-936d-554a10f02f34"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات