باراک اوباما: اجازه نمیدهیم رژیم ایران به بمب اتمی دست یابد
میت رامنی: اجازه نمیدهیم رژیم ایران به توانمندی کسب سلاح اتمی دست یابد
بهنقل از تلویزیون سی.ان.ان:
مجری: من میخواهم به قسمت بعدی بپردازم. خط سرخ، اسراییل و ایران. آیا هیچکدام از شما، البته هرکدام دو دقیقه فرصت دارید، پرزیدنت اوباما شما اول جواب بدهید. آیا هیچکدام از شما حاضرید اعلام کنید که یک حمله علیه اسراییل یک حمله علیه ایالات متحده است؟ که البته همان قولی است که به متحدان نزدیک خود مانند ژاپن هم میدهیم. و اگر این را اعلام کردید، آیا ایران را باز نخواهد داشت؟ اعلام این موضوع شوروی سابق را برای مدت زیادی باز داشت؟
اوباما: قبل از هر چیز اسراییل یک دوست واقعی و مهمترین متحد ما در منطقه است، و اگر اسراییل مورد حمله قرار گیرد، آمریکاییها در کنا اسراییل خواهند ایستاد. من این را در خلال ریاست جمهوریام روشن کردهام.
مجری: پس شما میگویید که این را از قبل هم اعلام کرده بودید؟
اوباما: اگر اسراییل مورد حمله قرار گیرد، من در کنار اسراییل قرار میگیرم. علت آن هم این است که در همکاری با اسراییل ما قویترین همکاری نظامی و اطلاعاتی را بین دو کشورمان در طول تاریخ ایجاد کردهایم. در حقیقت این هفته ما بزرگترین مانور نظامی در طول تاریخ را با اسراییل اجرا میکنیم. همین هفته، ولی در رابطه با ایران، تا زمانی که من رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا هستم، ایران به سلاح هستهیی دست نخواهد یافت. من این را زمانی که رئیسجمهور شدم روشن کردم. من از آن زمان قویترین ائتلاف و قویترین تحریمها علیه ایران در طول تاریخ را بهوجود آوردهام، و این هم دارد اقتصاد آنها را فلج میکند. پول آنها 80 درصد سقوط کرده است. تولید نفت آنها به پایینترین میزان از زمان جنگ آنها با عراق در 20سال پیش افت شدید کرده است. لذا اقتصاد آنها رو به سقوط است. علت اینکه ما این کار را کردیم، این است که یک ایران هستهیی تهدیدی علیه امنیت ملی ما و امنیت ملی اسراییل است.
ما نمیتوانیم یک مسابقه تسلیحاتی اتمی را در ناپایدارترین منطقه در جهان تحمل کنیم. ایران کشور حامی تروریسم است و اینکه آنها بتوانند تکنولوژی هستهیی را به طرفهای غیردولتی (گروهها) بدهند، غیرقابل قبول است. آنها گفتهاند که میخواهند اسراییل از روی نقشه پاک شود. لذا کاری که ما در رابطه با تحریمها کردهایم، برای ایران یک انتخاب ایجاد میکند. آنها یا میتوانند مسیر دیپلوماتیک را انتخاب کنند و برنامه هستهیی خود را پایان دهند، یا مجبورند با یک جهان متحد و یک رئیسجمهور آمریکا، یعنی من که گفتم هیچ گزینهیی را از روی میز برنمیداریم. روبهرو شوند. اختلاف نظری که من با رامنی داریم، این است که در خلال این کارزار او طوری حرف زده که گویا ما باید یک اقدام نظامی زودرس داشته باشیم. به نظر من این اشتباه است، زیرا وقتی که من جوانان خودمان را به منطقه خطر میفرستم، همیشه این را در ذهن دارم که آخرین گزینه است، نه اولین گزینه.
مجری: دو دقیقه برای رامنی
رامنی: قبل از هر چیز میخواهم بر آنچه رئیسجمهور گفت تأکید بگذارم که اگر من رئیسجمهور ایالات متحده شوم، زمانی که من رئیسجمهور آمریکا شدم، ما در کنار اسراییل قرار خواهیم گرفت، و اگر اسراییل مورد حمله قرار گیرد، ما از آنها حمایت میکنیم. نه تنها بهطور دیپلوماتیک، نه تنها فرهنگی، بلکه بهطور نظامی. این اولین نکته، نکته دوم در مورد ایران و تهدید ایران. هیچ سؤالی در ذهن من نیست که یک ایران مجهز به توانمندی هستهیی برای آمریکا غیرقابل قبول است. چنین ایرانی نه تنها تهدیدی علیه دوستان ماست، بلکه در نهایت تهدیدی علیه خود ما هم هست. اگر ایران مواد هستهیی یا سلاح هستهیی داشته باشد که بتواند علیه ما استفاده کند یا برای تهدیدکردن ما از آن استفاده کند. از سوی دیگر مهم است که بدانیم مأموریت ما در ایران چیست؟ مأموریت ما این است که ایران را از داشتن سلاح اتمی از طریق روشهای صلحآمیز و دیپلوماتیک منصرف کنیم. تحریمهای فلج کننده چیزی است که من پنج سال پیش خواستار آن بودم، زمانی که در اسراییل بودم هفت ماده را اعلام کردم. تحریمهای فلج کننده اولین محور آن بود. این تحریمها مؤثر هستند. شما آن را در اقتصاد آنها مشاهده میکنید. کاملاً کار درستی است که تحریمهای فلج کننده اعمال کنیم. باید آن را زودتر اعمال میکردیم، ولی همین الآن هم خوب است که داریم. محور دومی که امروز من اضافه میکنم این است که این تحریمها را شدیدتر میکنم. من میگویم کشتیهایی که نفت ایران را حمل میکنند، نمیتوانند در بندرهای ما لنگر بیندازند. من معتقدم که اتحادیه اروپا هم با ما هم نظر است، نه تنها کشتیها، بلکه میگویم شرکتهایی که نفت آن را حمل میکنند هم نمیتوانند با ما کار کنند، کسانی که در نفت آنها تجارت میکنند نمیتوانند، من تحریمها را بیشتر محکم میکنم.
دوم اینکه من دست به اقدامات انزوای دیپلوماتیک میزنم. من اطمینان حاصل میکنم که احمدینژاد در کنوانسیون نسلکشی متهم شود. حرفهای او نسلکشی را تحریک و تشویق میکند. من او را به همین خاطر متهم میکنم. من همچنین اطمینان حاصل میکنم که با دیپلوماتهای آنها همانطوری که هستند، در سراسر جهان بهطور افراد ناباب برخورد شود. همانطوری که ما با دیپلوماتهای آپارتاید آفریقای جنوبی رفتار کردیم. ما باید مستمراً فشار را روی ایران افزایش دهیم، زیرا هر راهحل دیگری به جز اینکه بگوید حماقت هستهیی آنها برای آمریکا غیرقابلقبول است. و البته یک اقدام نظامی آخرین گزینه است. اقدام نظامی چیزی است که فقط در شرایطی انجام میشود که همه گزینههای دیگر بهطور کامل تجربه شده باشد.
مجری: اجازه بدهید از هر دو نفر شما بپرسم، گزارشهایی هست که میگوید ایالات متحده و ایران بهعنوان بخشی از گروه بینالمللی پذیرفتهاند که در اصول با هم در مورد برنامه هستهیی ایران گفتگو کنند. اگر چنین گفتگوهایی باشد، چه معاملهیی اینجا وجود دارد. شما چه معاملهیی را قبول خواهید کرد.
اوباما: قبل از هر چیز، گزارشهایی که در این روزنامه آمده است، واقعی نیستند. ولی هدف ما این است که ایران را مجبور کنیم قبول کند که باید برنامه هستهیی خود را رها کند و بر طبق قطعنامههای مللمتحد که وجود دارند، عمل کند. زیرا آنها فرصت این را داشتند که مجدداً وارد جامعه بینالمللی شوند، و ما هم از این استقبال میکنیم. مردم ایران همان آرزوهایی را دارند که همه مردم جهان دارند. برای یک زندگی بهتر. ما امیدواریم که رهبری آنها تصمیم درست را اتخاذ کند. ولی معاملهیی که ما قبول میکنیم این است که آنها برنامه هستهیی خود را پایان دهند. کاملاً سرراست است و خوشحالم که فرماندار رامنی با قدمهایی که ما برداشتهایم، موافق است. در خلال این کارزار، زمانهایی بود که به نظر میرسد شما میخواهید همان کاری را که ما میکنیم، بکنید، فقط بلندتر فریاد میزدید به این فکر که متفاوت تصور شود. کارهایی که برای ایجاد این تحریمهای فلج کننده انجام شده، درد آور و بسیار سخت بوده است. ما این کار را از اولین روزی که قدم به دفتر ریاستجمهوری گذاشتیم، شروع کردیم. علت اهمیت آن هم این بود ـ این هم یک شهادتی بر این است که ما چگونه اعتبار آمریکا را در سراسر جهان ایجاد کردیم ـ این است که ما باید مطمئن میشدیم که همه کشورها وارد این کار شوند. حتی کشورهایی مانند روسیه و چین. زیرا اگر تنها ما تحریمها را اعمال میکردیم ـ ما تحریمها را مدت زیادی است که داشتهایم ـ بهخاطر این بود که همه را به این توافق کشیدیم که ایران الآن این همه فشار را احساس میکند. ما باید این فشار را حفظ کنیم. یک نکته دیگر هم باید اضافه کرد آنها باید به قوانینی که تا کنون وضع شده گردن بگذارند، آنها باید جامعه بینالمللی را متقاعد کنند که دنبال برنامه اتمی نیستند. بازرسیهایی هستند که بسیار سرزده و مداخله آمیز هستند. ولی در طول زمان آنها میتوانند اعتبار را بازیابند. ولی در عینحال ما این فشار را برنمیداریم تا اینکه شواهد روشنی داشته باشیم. یک نکته دیگر هم دارم. ساعت دارد تیکتاک میکند. ما اجازه نمیدهیم که ایران بهطور دائم داخل مذاکرهیی بشود که به هیچکجا ختم نشود. من این را برایشان کاملاً روشن کردهام. بر اثر همکاری اطلاعاتی که ما با کشورهای مختلف از جمله اسراییل میکنیم، ما میتوانیم بفهمیم که آنها چه زمانی به ظرفیت اوج میرسند که بهمعنی آن است که ما دیگر نمیتوانیم به موقع دخالت کنیم، و برنامه هستهیی آنها را متوقف کنیم، و این ساعت هم دارد به جلو میرود. من اطمینان حاصل میکنم که اگر آنها به خواسته جامعه بینالمللی عمل نکنند، همه گزینههای لازم را برای اینکه آنها سلاح اتمی نداشته باشند، اتخاذ میکنیم.
رامنی: از همان اول یکی از چالشهایی که در رابطه با ایران داشتهایم، این است که به این دولت نگاه کردهاند و احساس کردهاند این دولت آنقدر که به نظر میرسید قوی نیست. به نظر من آنها احساس ضعف کردهاند، جایی که آنها باید قدرت آمریکایی را پیدا میکردند. من این حرف را میزنم زیرا پرزیدنت در کارزار انتخاباتی خود از همان ابتدا چهار سال پیش گفت با همه بدترین افراد جهان در اولین سالش دیدار خواهد کرد. او با چاوز و کیم جان ایل، مینشیند، با کاسترو و احمدینژاد ایران خواهد نشست. آنها هم نگاه کردند و دیدند یک افتخار غیرمنتظره است که از رئیسجمهور آمریکا دریافت کردهاند. بعد هم رئیسجمهور شروع به چیزی که من به آن عذرخواهی میگویم کرد، به اطراف خاورمیانه رفت و به آمریکا انتقاد کرد. آنها آن را دیدند و در آن ضعف یافتند. بعد هم که مخالفان در خیابانهای تهران بهراه افتادند، ... رئیسجمهور ساکت ماند. آنها این راهم ضعف ما تلقی کردند. وقتی هم که گفت میخواهد بین ما و اسراییل فاصله بیندازد، آن را هم ضعف تلقی کردند. همه اینها اینطور به ملاهای ایران وانمود کرد که هی! ما میتوانیم کارمان را پیش ببریم و فشار بیشتری بیاوریم و گفتگوها را همین طور ادامه دهیم و در همین حال هم سانتریفوژهایمان رابچرخانیم. الآن حدود 10هزار سانتریفوژ دارند اورانیوم غنی میکنند و آماده میشوند تا یک تهدید هستهیی علیه ایالات متحده و جهان ایجاد کنند. این برای ما غیرقابلقبول است و مهم و پایهیی است که رئیسجمهور از همان ابتدا قدرت نشان دهد تا اینکه کاملاً روشن کند که چه چیزی قابلقبول است و چه چیزی قابلقبول نیست. و یک برنامه هستهیی ایران برای ما قابلقبول نیست. آنها نباید بتوانند توانمندی هستهیی بهدست آورند. تنها شیوهیی که میتوانند این را بفهمند این است که از همان ابتدا شدیدترین تحریمهای ممکن را اعمال کنیم، و آن را محکمتر هم بکنیم، انزوای دیپلوماتیک آنها هم باید شدیدتر باشد. ما باید احمدینژاد را تحت تعقیب قرار دهیم. باید فشار را روی آنها تا حداکثر توانمان بگذاریم. زیرا اگر این کار را کردیم، مجبور نخواهیم بود دست به اقدام نظامی بزنیم.
میت رامنی: اجازه نمیدهیم رژیم ایران به توانمندی کسب سلاح اتمی دست یابد
بهنقل از تلویزیون سی.ان.ان:
مجری: من میخواهم به قسمت بعدی بپردازم. خط سرخ، اسراییل و ایران. آیا هیچکدام از شما، البته هرکدام دو دقیقه فرصت دارید، پرزیدنت اوباما شما اول جواب بدهید. آیا هیچکدام از شما حاضرید اعلام کنید که یک حمله علیه اسراییل یک حمله علیه ایالات متحده است؟ که البته همان قولی است که به متحدان نزدیک خود مانند ژاپن هم میدهیم. و اگر این را اعلام کردید، آیا ایران را باز نخواهد داشت؟ اعلام این موضوع شوروی سابق را برای مدت زیادی باز داشت؟
اوباما: قبل از هر چیز اسراییل یک دوست واقعی و مهمترین متحد ما در منطقه است، و اگر اسراییل مورد حمله قرار گیرد، آمریکاییها در کنا اسراییل خواهند ایستاد. من این را در خلال ریاست جمهوریام روشن کردهام.
مجری: پس شما میگویید که این را از قبل هم اعلام کرده بودید؟
اوباما: اگر اسراییل مورد حمله قرار گیرد، من در کنار اسراییل قرار میگیرم. علت آن هم این است که در همکاری با اسراییل ما قویترین همکاری نظامی و اطلاعاتی را بین دو کشورمان در طول تاریخ ایجاد کردهایم. در حقیقت این هفته ما بزرگترین مانور نظامی در طول تاریخ را با اسراییل اجرا میکنیم. همین هفته، ولی در رابطه با ایران، تا زمانی که من رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا هستم، ایران به سلاح هستهیی دست نخواهد یافت. من این را زمانی که رئیسجمهور شدم روشن کردم. من از آن زمان قویترین ائتلاف و قویترین تحریمها علیه ایران در طول تاریخ را بهوجود آوردهام، و این هم دارد اقتصاد آنها را فلج میکند. پول آنها 80 درصد سقوط کرده است. تولید نفت آنها به پایینترین میزان از زمان جنگ آنها با عراق در 20سال پیش افت شدید کرده است. لذا اقتصاد آنها رو به سقوط است. علت اینکه ما این کار را کردیم، این است که یک ایران هستهیی تهدیدی علیه امنیت ملی ما و امنیت ملی اسراییل است.
ما نمیتوانیم یک مسابقه تسلیحاتی اتمی را در ناپایدارترین منطقه در جهان تحمل کنیم. ایران کشور حامی تروریسم است و اینکه آنها بتوانند تکنولوژی هستهیی را به طرفهای غیردولتی (گروهها) بدهند، غیرقابل قبول است. آنها گفتهاند که میخواهند اسراییل از روی نقشه پاک شود. لذا کاری که ما در رابطه با تحریمها کردهایم، برای ایران یک انتخاب ایجاد میکند. آنها یا میتوانند مسیر دیپلوماتیک را انتخاب کنند و برنامه هستهیی خود را پایان دهند، یا مجبورند با یک جهان متحد و یک رئیسجمهور آمریکا، یعنی من که گفتم هیچ گزینهیی را از روی میز برنمیداریم. روبهرو شوند. اختلاف نظری که من با رامنی داریم، این است که در خلال این کارزار او طوری حرف زده که گویا ما باید یک اقدام نظامی زودرس داشته باشیم. به نظر من این اشتباه است، زیرا وقتی که من جوانان خودمان را به منطقه خطر میفرستم، همیشه این را در ذهن دارم که آخرین گزینه است، نه اولین گزینه.
مجری: دو دقیقه برای رامنی
رامنی: قبل از هر چیز میخواهم بر آنچه رئیسجمهور گفت تأکید بگذارم که اگر من رئیسجمهور ایالات متحده شوم، زمانی که من رئیسجمهور آمریکا شدم، ما در کنار اسراییل قرار خواهیم گرفت، و اگر اسراییل مورد حمله قرار گیرد، ما از آنها حمایت میکنیم. نه تنها بهطور دیپلوماتیک، نه تنها فرهنگی، بلکه بهطور نظامی. این اولین نکته، نکته دوم در مورد ایران و تهدید ایران. هیچ سؤالی در ذهن من نیست که یک ایران مجهز به توانمندی هستهیی برای آمریکا غیرقابل قبول است. چنین ایرانی نه تنها تهدیدی علیه دوستان ماست، بلکه در نهایت تهدیدی علیه خود ما هم هست. اگر ایران مواد هستهیی یا سلاح هستهیی داشته باشد که بتواند علیه ما استفاده کند یا برای تهدیدکردن ما از آن استفاده کند. از سوی دیگر مهم است که بدانیم مأموریت ما در ایران چیست؟ مأموریت ما این است که ایران را از داشتن سلاح اتمی از طریق روشهای صلحآمیز و دیپلوماتیک منصرف کنیم. تحریمهای فلج کننده چیزی است که من پنج سال پیش خواستار آن بودم، زمانی که در اسراییل بودم هفت ماده را اعلام کردم. تحریمهای فلج کننده اولین محور آن بود. این تحریمها مؤثر هستند. شما آن را در اقتصاد آنها مشاهده میکنید. کاملاً کار درستی است که تحریمهای فلج کننده اعمال کنیم. باید آن را زودتر اعمال میکردیم، ولی همین الآن هم خوب است که داریم. محور دومی که امروز من اضافه میکنم این است که این تحریمها را شدیدتر میکنم. من میگویم کشتیهایی که نفت ایران را حمل میکنند، نمیتوانند در بندرهای ما لنگر بیندازند. من معتقدم که اتحادیه اروپا هم با ما هم نظر است، نه تنها کشتیها، بلکه میگویم شرکتهایی که نفت آن را حمل میکنند هم نمیتوانند با ما کار کنند، کسانی که در نفت آنها تجارت میکنند نمیتوانند، من تحریمها را بیشتر محکم میکنم.
دوم اینکه من دست به اقدامات انزوای دیپلوماتیک میزنم. من اطمینان حاصل میکنم که احمدینژاد در کنوانسیون نسلکشی متهم شود. حرفهای او نسلکشی را تحریک و تشویق میکند. من او را به همین خاطر متهم میکنم. من همچنین اطمینان حاصل میکنم که با دیپلوماتهای آنها همانطوری که هستند، در سراسر جهان بهطور افراد ناباب برخورد شود. همانطوری که ما با دیپلوماتهای آپارتاید آفریقای جنوبی رفتار کردیم. ما باید مستمراً فشار را روی ایران افزایش دهیم، زیرا هر راهحل دیگری به جز اینکه بگوید حماقت هستهیی آنها برای آمریکا غیرقابلقبول است. و البته یک اقدام نظامی آخرین گزینه است. اقدام نظامی چیزی است که فقط در شرایطی انجام میشود که همه گزینههای دیگر بهطور کامل تجربه شده باشد.
مجری: اجازه بدهید از هر دو نفر شما بپرسم، گزارشهایی هست که میگوید ایالات متحده و ایران بهعنوان بخشی از گروه بینالمللی پذیرفتهاند که در اصول با هم در مورد برنامه هستهیی ایران گفتگو کنند. اگر چنین گفتگوهایی باشد، چه معاملهیی اینجا وجود دارد. شما چه معاملهیی را قبول خواهید کرد.
اوباما: قبل از هر چیز، گزارشهایی که در این روزنامه آمده است، واقعی نیستند. ولی هدف ما این است که ایران را مجبور کنیم قبول کند که باید برنامه هستهیی خود را رها کند و بر طبق قطعنامههای مللمتحد که وجود دارند، عمل کند. زیرا آنها فرصت این را داشتند که مجدداً وارد جامعه بینالمللی شوند، و ما هم از این استقبال میکنیم. مردم ایران همان آرزوهایی را دارند که همه مردم جهان دارند. برای یک زندگی بهتر. ما امیدواریم که رهبری آنها تصمیم درست را اتخاذ کند. ولی معاملهیی که ما قبول میکنیم این است که آنها برنامه هستهیی خود را پایان دهند. کاملاً سرراست است و خوشحالم که فرماندار رامنی با قدمهایی که ما برداشتهایم، موافق است. در خلال این کارزار، زمانهایی بود که به نظر میرسد شما میخواهید همان کاری را که ما میکنیم، بکنید، فقط بلندتر فریاد میزدید به این فکر که متفاوت تصور شود. کارهایی که برای ایجاد این تحریمهای فلج کننده انجام شده، درد آور و بسیار سخت بوده است. ما این کار را از اولین روزی که قدم به دفتر ریاستجمهوری گذاشتیم، شروع کردیم. علت اهمیت آن هم این بود ـ این هم یک شهادتی بر این است که ما چگونه اعتبار آمریکا را در سراسر جهان ایجاد کردیم ـ این است که ما باید مطمئن میشدیم که همه کشورها وارد این کار شوند. حتی کشورهایی مانند روسیه و چین. زیرا اگر تنها ما تحریمها را اعمال میکردیم ـ ما تحریمها را مدت زیادی است که داشتهایم ـ بهخاطر این بود که همه را به این توافق کشیدیم که ایران الآن این همه فشار را احساس میکند. ما باید این فشار را حفظ کنیم. یک نکته دیگر هم باید اضافه کرد آنها باید به قوانینی که تا کنون وضع شده گردن بگذارند، آنها باید جامعه بینالمللی را متقاعد کنند که دنبال برنامه اتمی نیستند. بازرسیهایی هستند که بسیار سرزده و مداخله آمیز هستند. ولی در طول زمان آنها میتوانند اعتبار را بازیابند. ولی در عینحال ما این فشار را برنمیداریم تا اینکه شواهد روشنی داشته باشیم. یک نکته دیگر هم دارم. ساعت دارد تیکتاک میکند. ما اجازه نمیدهیم که ایران بهطور دائم داخل مذاکرهیی بشود که به هیچکجا ختم نشود. من این را برایشان کاملاً روشن کردهام. بر اثر همکاری اطلاعاتی که ما با کشورهای مختلف از جمله اسراییل میکنیم، ما میتوانیم بفهمیم که آنها چه زمانی به ظرفیت اوج میرسند که بهمعنی آن است که ما دیگر نمیتوانیم به موقع دخالت کنیم، و برنامه هستهیی آنها را متوقف کنیم، و این ساعت هم دارد به جلو میرود. من اطمینان حاصل میکنم که اگر آنها به خواسته جامعه بینالمللی عمل نکنند، همه گزینههای لازم را برای اینکه آنها سلاح اتمی نداشته باشند، اتخاذ میکنیم.
رامنی: از همان اول یکی از چالشهایی که در رابطه با ایران داشتهایم، این است که به این دولت نگاه کردهاند و احساس کردهاند این دولت آنقدر که به نظر میرسید قوی نیست. به نظر من آنها احساس ضعف کردهاند، جایی که آنها باید قدرت آمریکایی را پیدا میکردند. من این حرف را میزنم زیرا پرزیدنت در کارزار انتخاباتی خود از همان ابتدا چهار سال پیش گفت با همه بدترین افراد جهان در اولین سالش دیدار خواهد کرد. او با چاوز و کیم جان ایل، مینشیند، با کاسترو و احمدینژاد ایران خواهد نشست. آنها هم نگاه کردند و دیدند یک افتخار غیرمنتظره است که از رئیسجمهور آمریکا دریافت کردهاند. بعد هم رئیسجمهور شروع به چیزی که من به آن عذرخواهی میگویم کرد، به اطراف خاورمیانه رفت و به آمریکا انتقاد کرد. آنها آن را دیدند و در آن ضعف یافتند. بعد هم که مخالفان در خیابانهای تهران بهراه افتادند، ... رئیسجمهور ساکت ماند. آنها این راهم ضعف ما تلقی کردند. وقتی هم که گفت میخواهد بین ما و اسراییل فاصله بیندازد، آن را هم ضعف تلقی کردند. همه اینها اینطور به ملاهای ایران وانمود کرد که هی! ما میتوانیم کارمان را پیش ببریم و فشار بیشتری بیاوریم و گفتگوها را همین طور ادامه دهیم و در همین حال هم سانتریفوژهایمان رابچرخانیم. الآن حدود 10هزار سانتریفوژ دارند اورانیوم غنی میکنند و آماده میشوند تا یک تهدید هستهیی علیه ایالات متحده و جهان ایجاد کنند. این برای ما غیرقابلقبول است و مهم و پایهیی است که رئیسجمهور از همان ابتدا قدرت نشان دهد تا اینکه کاملاً روشن کند که چه چیزی قابلقبول است و چه چیزی قابلقبول نیست. و یک برنامه هستهیی ایران برای ما قابلقبول نیست. آنها نباید بتوانند توانمندی هستهیی بهدست آورند. تنها شیوهیی که میتوانند این را بفهمند این است که از همان ابتدا شدیدترین تحریمهای ممکن را اعمال کنیم، و آن را محکمتر هم بکنیم، انزوای دیپلوماتیک آنها هم باید شدیدتر باشد. ما باید احمدینژاد را تحت تعقیب قرار دهیم. باید فشار را روی آنها تا حداکثر توانمان بگذاریم. زیرا اگر این کار را کردیم، مجبور نخواهیم بود دست به اقدام نظامی بزنیم.