728 x 90

رویداد تاریخی

۲۷تیر ۱۳۶۷ - آتش‌بس یا نوشیدن جام زهر توسط خمینی

-

آتش‌بس یا نوشیدن جام زهر توسط خمینی
آتش‌بس یا نوشیدن جام زهر توسط خمینی

۲۷تیرماه، سالگرد زهر خوردن خمینی و قبول آتش‌بس در جنگ ضدمیهنی است که به‌مدت ۸سال ادامه داشت. جنگی که تنها در طرف ایران یک میلیون کشته و ۲میلیون معلول و مجروح و ۴میلیون آواره و بیش از هزار میلیارد دلار خسارت بر جای گذاشت. وزیر آموزش و پرورش رژیم در سال ۶۷ اعلام کرد که در این جنگ ۴۵۰هزار دانش‌آموز به جبهه‌ها فرستاده شدند. این دانش‌آموزان در تاکتیک «حمله با امواج انسانی» با عنوان «سربازان یک‌بار مصرف» مورد استفاده قرار گرفتند. رفسنجانی در نماز جمعه روز ۹آبان سال ۱۳۷۶ اعتراف کرد که ۳۶۰۰۰تن از این کودکان دانش‌آموز در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند. رفسنجانی هم‌چنین اعتراف کرد که یک قرن درآمد نفت ایران یعنی متجاوز از ۱۰۰۰میلیارد دلار به تنور این جنگ ریخته شده است.
اما جام‌زهری که ارتش آزادیبخش ملی ایران با فتح شهر مهران و یکصد رشته عملیات دیگر به حلقوم خمینی و تنور جنگ ضدمیهنی او ریخت، اثر کرده و او را وادار به قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت ملل متحد کرد که آن را از تیرماه سال ۱۳۶۶ قویا و قاطعانه رد کرده بود. خمینی، از ۶سال قبل از آن، یعنی از سال ۱۳۶۱ متوالیاً قطعنامه‌های سالانه شورای امنیت ملل‌متحد برای آتش‌بس و خاتمه دادن به جنگ را رد می‌کرد و می‌گفت: «اگر این جنگ ۲۰سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم».
اما ارتش آزادیبخش کار را به آنجا رساند که احمد خمینی بعداً گفت: «امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، من جام‌زهر قطعنامه را می‌نوشتم، من کنار امام بودم. امام مرتب مشت‌شان را بر روی پایش می‌زدند و آخ می‌گفتند... . بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ چند روز امام به درستی نمی‌توانستند راه بروند».

مسعود رجوی ـ رادیو صدای مجاهد ۲۹مرداد ۱۳۶۷: 
سرانجام در اثر مقاومت مردم ایران و تنفر عمومی از این جنگ ضدمیهنی و در اثر جانبازی‌های بی‌وقفه‌ٔ رشیدترین فرزندان این آب و خاک مخصوصاً در صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران، خمینی زیانبار و سرشکسته ناگزیر شد به‌قول خودش جرعه‌ٔ زهر را سر بکشد، خمینی را به این‌جا کشاندیم


ارتش آزادیبخش تنور جنگ ضدمیهنی را گل گرفت

جنگ خانمان‌سوز خمینی تنها در طرف ایران یک میلیون کشته و ۲میلیون معلول و مجروح و ۴میلیون آواره و بیش از ۱۰۰۰میلیارد دلار خسارت بر جای گذاشت.

وزیر آموزش و پرورش رژیم در سال ۱۳۶۷ اعلام کرد که در این جنگ ۴۵۰هزار دانش‌آموز به جبهه‌ها فرستاده شدند.
این دانش‌آموزان در تاکتیک «حمله با امواج انسانی» با عنوان «سربازان یک‌بار‌ مصرف» مورد استفاده قرار گرفتند.

 


رفسنجانی در نماز جمعه روز ۹آبان سال ۱۳۷۶ اعتراف کرد که ۳۶۰۰۰تن از این کودکان دانش‌آموز در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند. رفسنجانی هم‌چنین اعتراف کرد که یک قرن درآمد نفت ایران یعنی متجاوز از ۱۰۰۰میلیارد دلار به تنور این جنگ ریخته شده است.

پاسدار حاجی‌زاده، سرکرده هوافضای سپاه پاسداران، ۲۰تیر ۱۴۰۲ گفت: «در این محاسبه‌ای که آدم واقعاً باید بداند با عدد و رقم تحلیل بکنه بهش بپردازه که کمتر بهش توجه کردیم موقعی که بررسی می‌کنیم می‌بینیم نقش نوجوانان و دانش‌آموزان در حضور این عرصه سنگین و یک جهاد و یک جنگ بین‌المللی و مقابله جانانه با دشمنان بی‌نظیر بود این‌که این اردوها رو گذاشتیم چرا نوجوانان چرا دانش‌آموزان؟ من می‌خوام به این برسیم عزیزان در خیلی از جاهای دنیا در همه جای دنیا سنین شما را می‌گویند شما به سن قانونی نرسیدید یعنی به‌لحاظ قانونی هیچ تکلیفی ندارید طبیعتاً در کشور ما همین بود به‌لحاظ قانونی شما در جنگ مسئولیتی نداشتید که ولی احساس تکلیف باعث شد جمع کثیری از دانش‌آموزان آمدند پای دفاع از کشور حدود ۲۰درصد ببینید این عدد، عدد درشتی است موقع شما می‌گید که مثلاً سپاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از کادر نه بسیجی حدود ۴۰هزار شهید داده خب سپاه وظیفه‌اش بوده دفاع از کشور وظیفه‌اش بوده ارتش می‌گید این عدد شهید داده خب وظیفه‌اش بوده دفاع از تمامیت ارضی وظیفه‌اش بوده کسایی بودن سرباز بودن بعضی‌ها به‌صورت احتیاط فراخوان شدند ولی ببینید عدد دانش‌آموزی ما معنادار است این‌که عزیزی اشاره کرد ۳۶هزار شهید دانش‌آموز قریب ۲۰درصد شهدای ما که همه کشور نظامی و غیرنظامی و از اقشار مختلف ۲۰درصدش دانش‌آموز این عدد کوچکی نیست... در یگان‌ها گردان ها گروهان ها تیپ‌ها و لشکرها سازمان اصلی و شاکله اصلی یگان‌های عمدتاً دانش‌آموزی بوده».

 

اما جام زهری که ارتش آزادیبخش ملی ایران با فتح شهر مهران و یک‌صد رشته عملیات دیگر به حلقوم خمینی و تنور جنگ ضدمیهنی او ریخت، اثر کرد و او را وادار به قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت ملل متحد کرد که  از تیرماه سال ۱۳۶۶ مستمراً و قاطعانه، رد کرده بود.
 


خمینی، از ۶سال قبل از آن، یعنی از سال ۱۳۶۱ قطعنامه‌های سالانه شورای امنیت ملل متحد برای آتش‌بس و خاتمه دادن به جنگ را پی‌درپی رد می‌کرد و می‌گفت:
«اگر این جنگ ۲۰سال هم طول بکشد، ما آماده‌ایم».

 

اما ارتش آزادیبخش کار را به آن‌جا رساند که احمد خمینی بعداً گفت: «امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند من جام زهر قطعنامه را می‌نوشم، من کنار امام بودم. امام مرتب مشت‌شان را بر روی پایش می‌زدند و آخ می‌گفتند… بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ چند روز امام به‌درستی نمی‌توانستند راه بروند».

 

آتش‌بس علاوه بر خمینی برای کارگزارانش نیز بسیار تلخ بود. علی‌اکبر ولایتی، وزیر خارجه وقت خمینی، در مصاحبه با روزنامه حکومتی ایران در پاسخ به این سؤال که تلخ‌ترین روز کاری شما در سال‌هایی که در وزارت امور خارجه بودید، چه بوده است؟ گفت: «تلخ‌ترین روز، آن موقعی بود که بعد از قبول آتش‌بس از سوی امام و قبول قطعنامه ۵۹۸ برای برقراری آتش‌بس به نیویورک رفتیم. در نخستین جلسه‌یی که می‌خواستیم با آقای دکوئلار ملاقات کنیم، همین که نشستم، دیدم که یک تلکس به من دادند که در آن نوشته شده بود منافقین به ایران حمله کرده و کرند و اسلام‌آباد غرب را تصرف کرده‌اند و پشت دروازه‌های کرمانشاه هستند، در حالی‌که ما رفته بودیم تا برای آتش‌بس صحبت کنیم. خلاصه این تلخ‌ترین روز در طول ۱۶سال عمر کاری من بود».

ولایتی افزود: «من سیگار نمی‌کشیدم، در آن موقعی که تلکس را به من دادند، آن‌قدر ناراحت شدم که از یک نفر یک سیگار گرفتم و این سیگار را تا ته کشیدم که به فیلتر رسید و حتی فیلترش را هم کشیده بودم ولی خودم متوجه نشدم که دارم فیلتر سیگار را می‌کشم»!

اما از فردای آتش‌بس، مقام‌های رژیم از قبیل رفسنجانی، در موضع رئیس مجلس و موسوی اردبیلی، رئیس قوه قضاییه که تا آن زمان برای ادامه جنگ یقه‌درانی می‌کردند، به‌شدت از آن فاصله گرفته و گناه ادامه ناموجه جنگ به‌مدت ۷سال و پس از عقب‌نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران را به گردن خمینی انداختند.

در حالی‌که پاسدار شمخانی، وزیر دفاع سابق آخوندها، روز ۴مهرماه ۱۳۸۴ اذعان کرد:
«هیچ‌کس، هیچ‌کس، غیر از مجاهدین، داخل کشور وجود ندارد که بعد از خرمشهر، اطلاعیه‌یی یا بیانیه‌یی داده باشد که جنگ باید خاتمه پیدا کند. برخلاف ادعای فعلی احزاب سیاسی. هیچ‌کس… هیچ سندی وجود ندارد که بعد از اتمام عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، گروه سیاسی خواهان وضعیتی باشد که امروز اعلام می‌کند».

آری، در روزگاری که هیچ‌کس را یارای درافتادن با خمینی و مقابله با جنگ ضدمیهنی نبود، رهبر مقاومت ایران، آقای مسعود رجوی، پرچم صلح و آزادی را به اهتزاز درآورد و با شعار صلح و آزادی، به مقابله با خط خمینی یعنی جنگ، جنگ، اختناق روی آورد. همزمان، مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران به برگزاری هفته‌ها و ماه‌های صلح در داخل ایران مبادرت کردند و طلسم جنگ‌افروزی خمینی و شعار توسعه‌طلبانه «فتح قدس از طریق کربلا» را در عرصه اجتماعی درهم شکستند.

در دیماه ۱۳۶۵، ۶ماه پس از عقب‌نشینی قوای عراقی از خاک میهنمان در خرداد همان سال، بیانیه صلح بین مسئول شورای ملی مقاومت ایران و نایب ‌نخست‌وزیر عراق امضاء شد و همگان فهمیدند که صلح در دسترس است اما رژیم خمینی از آن روی برمی‌تابد.

در اسفند ۱۳۶۱، طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران به‌تصویب رسید و متعاقباً طرف عراقی آن را به‌عنوان مبنای قابل‌قبول برای آغاز مذاکرات صلح، پذیرفت. به این ترتیب طلسم جنگ خمینی به‌لحاظ سیاسی درهم‌ شکسته شد.

در قدم بعد مقاومت ایران یک جنبش جهانی حمایت از صلح به‌راه انداخت که بیش از ۵۰۰۰حزب و شخصیت سیاسی در سراسر جهان به آن پیوستند.

به این ترتیب طلسم جنگ خمینی در عرصه بین‌المللی نیز درهم شکست. در آخرین مرحله، این ارتش آزادیبخش ملی ایران بود که از اسفند ۱۳۶۵ تا ۳۰خرداد ۱۳۶۷ طی یکصد رشته عملیات کوچک و بزرگ که به فتح شهر مهران منجر شد، طلسم جنگ ضد‌میهنی را به‌لحاظ مادی و عینی در عرصه نظامی درهم شکست. جالب این بود که خمینی در پیام خود در ۲۷تیر ۱۳۶۷ با استیصال و درماندگی اذعان کرد که مصلحت نمی‌داند دلیل زهرخوردن و قبول آتش‌بس را علنی کند. اما متعاقباً اطرافیان خمینی به بیان‌های مختلف فاش کردند که دلیل، قبل از هر چیز، کابوس به تحقق پیوستن شعار «امروز مهران، فردا تهران» از سوی رزم‌آوران آزادی و اغلب هموطنان بوده است. ۱۹تیرماه ۱۳۸۷، پاسدار محمد کوثری، سرکرده سابق لشکر ضد محمد رسول‌الله سپاه پاسداران، به روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران رژیم که با او در همین رابطه مصاحبه داشت، گفت: دشمنان توطئه‌های واقعاً گسترده‌یی را طرح‌ریزی کرده بودند. چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران عملیاتی به‌زعم خود موفقیت‌آمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران، فردا تهران» را نیز یکی دو ماه قبل مطرح کرده بودند، بنابراین با دراختیار گرفتن انواع سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین هم‌چون نفربر و غیره خود را سازماندهی کرده بودند… پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد(منبع: روزنامه جوان - ۸۷۰۴۱۹).

ارتش آزادیبخش در فتح مهران متجاوز از ۲میلیارد دلار تسلیحات، مهمات و تجهیزات لشگر ۱۶ زرهی قزوین و لشگر ۱۱ ضدامیرالمومنین را به غنیمت گرفت.

 

 

این‌چنین بود که در کمتر از یک ماه، خمینی که از این پیشتر بارها قسم خورده بود که تا ۲۰سال هم که شده و تا وقتی که حتی یک خانه در تهران سالم مانده باشد، به جنگ ادامه خواهد داد، همین‌که رژیمش را در معرض جاروشدن توسط ارتش آزادیبخش دید، با ذلت و بی‌آبرویی در ۲۷تیر ۱۳۶۷ به گفته خودش جام تلخ‌تر از زهر آتش‌بس را سر کشید.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e1e3f0f3-0058-48e6-84d5-3aeb8d6a03af"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات