قبل از لیست‌گذاری ظریف توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا در رسانه‌های حکومتی شاهد دعواهای باندی بر سر عملکرد ظریف و وزارت‌خانهٔ تحت مسئولیت او بودیم. در این کشمکش‌ها چنین می‌نمودند که گویا ظریف طرفدار مذاکره و گفتگو و تعامل با غرب است. اما بعد از جریان لیست‌گذاری ظریف توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا، دیدیم که همان باندها به حمایت از ظریف به میدان آمدند و برایش گریبان چاک دادند. آیا این اتحاد اصالت دارد یا آن دعواها؟
با لیست‌گذاری ظریف واقعیت‌های بسیاری در مورد ماهیت و عملکرد نظام آخوندی روشن شد. در واکنش به لیست‌گذاری ظریف، نظام آخوندی ناگهان پرده برانداخت و نشان داد که دکان مدره بازی ظریف چیزی جز فریب نبوده و همه ایادی و کارگزاران نظام در خدمت بقای رژیم هستند.
ابوالفضل حسن بیگی عضو کمیسیون امنیت مجلس آخوندی در روز ۱۱مرداد در واکنش به لیست‌گذاری ظریف، به همسانی و همسویی ظریف با قاسم سلیمانی سرکردهٔ نیروی تروریستی قدس اذعان کرد و گفت:« ما یک ظریف و یک قاسم سلیمانی نداریم؛ بلکه صدها قاسم سلیمانی در سپاه پاسداران داریم که برخی معروف و تعداد زیادی از آنها را کسی نمی‌شناسد فلذا در چنین شرایطی که با اقدامات خصمانه ترامپ روبه‌رو هستیم، باید به آنها بفهمانیم که در کشور ما صدها ظریف وجود دارد».
پیش از این ظریف بر همسویی خود با پاسدار سلیمانی تأکید کرده و ضمن مجیز گویی از دخالت‌های سرکردهٔ نیروی تروریستی قدس در کشورهای منطقه گفته بود:«منطقه و جهان به ایشان بدهکار است».
روزنامهٔ سازندگی ۱۲مرداد ارگان یکی از باندهای اصلاح‌طلب حکومتی هم به ماهیت مشترک باندهای حاکم در دفاع از نظام پلید ولایت‌فقیه نوشت در نظام «همه متحد شده‌اند گاه بر سر قاسم سلیمانی و گاه بر سر ظریف». این روزنامه حکومتی سپس با اشاره به حمایتهای ظریف از سپاه پاسداران، به سرسپردگی وی به منافع نظام ولایت اشاره کرده و نوشته است:«(ظریف) در مقام اجرا، به تصمیم نظام سیاسی کشور خیانت نمی‌کند».
روزنامهٔ ایران ارگان دولت روحانی (۱۲مرداد) به وجه مذاکره ناپذیری و سیاست دفع‌الوقت نظام در جریان حمایت باندهای حاکم از ظریف اذعان کرده و نوشت « واکنش شخصیتها و طیف‌ها و بازیگران مختلف عرصه قدرت در ایران - از شخصیتها، تا جناح‌های سیاسی و سپاه و ارتش و منتقدان و موافقان دولت - به تحریم ظریف نشان داد که «ایران» نه قصد دارد موشکهایش را تسلیم کند نه دیپلمات‌های نقطه‌زنش را!».
بن‌بست نظام موضوع دیگری است که در واکنش‌ها به لیست‌گذاری ظریف برملا شد.
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین نظام، روز ۱۲مرداد نسبت به عواقب بازی دفع‌الوقت رژیم هشدار داده و نوشت: «درباره تصمیم جدید آمریکا باید گفت، تحریم ظریف مسأله‌ای کاملاً جدی است. ما در ایران فکر می‌کنیم، در حال خرید زمان هستیم. اما باید گفت ایران با فعالیت‌هایی که دارد در حال از دست دادن زمان است. در واقع در شرایطی که تحریم را تجربه می‌کنیم و صادراتمان فلج شده است، لازم است طرحی نو دراندازیم و کاری کنیم که تبعات منفیِ کمتری را در نظام بین‌الملل متحمل شویم».
تاثیر کلان ضربه تحریم ظریف و فرو ریختن ویترین نظام بر بحرانهای درونی رژیم وجه دیگری است که در جریان واکنش باندها به تحریم ظریف برملا شده است.
روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی نوشته است: «حالا که آمریکا ظریف را تحریم کرده و درباره علت تحریم اعلام کرده که چون او با واسطه یا بی‌واسطه برای تحقق اهداف (خامنه‌ای) و نظام جمهوری اسلامی تلاش می‌کند باید تحریم شود، پاسخ حضراتی که قبل از آمریکا ظریف را تحریم کرده بودند به این سؤال که شما چگونه در این مسابقه تحریم از آمریکا سبقت گرفته‌اید شنیدنی است».
و بالاخره وحشت از برباد رفتن برجام که اهرم نظام برای بازی با جریان مماشات طلب بود بن‌بست دیگری است که در واکنش به تحریم ظریف برملا شد.
روزنامهٔ حکومتی همدلی ۱۲مرداد نیز نوشت: «مخالفان داخلی برجام اتفاقاً همین را هم می‌خواستند. آنها چون در داخل نمی‌توانستند به شکل صددرصدی برجام را ضربه فنی کنند، طبیعی بود چشم به خارج و خصوصاً همفکر آنها یعنی آقای ترامپ و دوستانش داشته باشند تا به‌اصطلاح خودشان، به غائله برجام پایان دهد. ترامپ همان کاری را کرد که آنها در داخل کشور می‌خواستند. حال با تحریم ظریف حتماً خیالشان از بابت برجام راحت شد و در مراسم ترحیم برجام دست‌افشان و غزل‌خوان به پایکوبی بپردازند».
