در روزهایی که مردم به آن دهه زجر میگویند، رژیم بوقهای تبلیغاتیاش را از دود و دم در زمینه ماندگاریاش پر کرده است. بسیاری از سردمداران و مهرههای آن ابراز خوشحالی میکنند که تاکنون سرنگون نشده است.
آخوند حسن روحانی در نمایش مسخرهای که وزارت سانسورش تحت عنوان جایزه کتاب سال راه انداخته بود از اینکه نظام سرنگون نشده ابراز شادمانی کرد و در حالی که آن را «ملت ایران» مینامید گفت: «شما میخواستید ما چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی را نبینیم و جشن نگیریم و فکر میکردید در چهلمین سال انقلاب شما در تهران پایکوبی میکنید و بر ملت ایران مسلط میشوید و ملت را به زانو در میارید. ببینید این چهلمین سال انقلابه!».(تلویزیون حکومتی ۱۶بهمن ۹۷)
واقعیت این است که دستآورد واقعی حکومت آخوندی طی چهل سال، نفرت عمیق مردم نسبت به این حاکمیت است که رسانهها و مهرههای نظام از آن با عنوان شکاف «عمیق مردم» و «افزایش نارضایتیها» و از بحرانهای لاعلاجی که مسبب آن هستند با عنوان «چالش» نام میبرند.
نقطه سیاهی
این ابراز خوشحالی روحانی در حالی است که از درون باند خودش گوشههایی از واقعیت حاکمیت پوسیده و رو به زوال بیرون میریزد.
حمیدرضا جلاییپور، پاسدار سابق و از مهرههای همسو با روحانی که تحت عنوان استاد جامعهشناس دانشگاه از او اسم میبرند، در عین اینکه تلاش دارد مثل روحانی نظام را «مستقر» وانمود کند با اشاره به مشکلاتی از قبیل فساد و ناکارآمدیهای رژیم میگوید: «موضوعهای فوق به این معنا نیست که جمهوری اسلامی راحت باشد که مردم دیگر انقلاب نمیکنند؛ باید اعتراضات خارج از چارچوب مانند اعتراضات دیماه گذشته را جدی بگیرد».
وی هشدار داد: «در حال حاضر ۸۰میلیون آدم مطالبهگر داریم که اداره کشور را سخت میکند».(سایت انصاف نیوز ۱۶بهمن ۹۷)
صادق زیباکلام، مهرهٔ دیگر همسو با باند روحانی، به روح آزادیخواهانهٔ انقلاب ربودهشده توسط خمینی اذعان کرد و گفت: «اعتراضات مردم به رژیم شاه اقتصادی نبود بلکه سیاسی و مدنی بود. مردم خواهان انتخابات آزاد، لغو سانسور، آزادی زندانیان سیاسی و عدمشکنجه در زندانها بودند و به همین دلایل سیاسی و نه اقتصادی انقلاب کردند». (روزنامه جهان صنعت ۱۶بهمن ۹۷)
روزنامهٔ جمهوری اسلامی ۱۷بهمن ۹۷ به یکی از ویژگیهای نظام ولایت اشاره کرده و نوشت: «آنچه در پایان سال چهلم انقلاب حتماً ضرورت دارد مورد تأکید قرار گیرد، عقبماندگی انقلاب اسلامی از بلوغ اخلاقی است». نویسنده جمهوری افزوده است: «آنچه خود را بیشتر به رخ میکشد نقطه سیاهی است که بهطور کلی در عدم رشد اخلاقی و فقط ارزشهای ناشی از آن دیده میشود».
آخوند حسن روحانی با ابراز خوشحالی از اینکه تاکنون رژیم سرنگون نشده است، این موضوع را باعث سرفرازی و لایق شادمانی در سالروز تأسیس آن میداند.! اما واقعیت این است که ماندگاری نظام بنا به اعتراف مهرههای رژیم، به قیمت سرکوب و تباه کردن حرث و نسل و فقر مردم محروم ایران تمام شده است و این نه سرفرازی بلکه تماماً بیانگر ننگ و عار و سرشکستگی برای سردمداران حاکمیت آخوندی است.
شکاف و نارضایتی مردم
روزنامهٔ ایران ارگان دولت روحانی هم در توصیف کارنامهٔ چهل ساله حکومت آخوندی نوشت: «به دور از خطوط قرمز ساختگی، باید پذیرفت که پس از گذشت ۴۰سال، شاهد ضعفهای غیرقابل کتمان و در برخی موارد مشکلات ناباورانهای در مواردی همچون اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مسائل اجتماعی، هنجارهای اخلاقی و (غیره) هستیم که فرسنگها با آرمانها و شعارهای انقلاب فاصله دارد».
این روزنامه در نتیجهگیری از این وضع به نفرت مردمی هم اذعان کرده و نوشته «طبیعتاً این شکاف عمیق میان شعارها و دستآوردها به کاهش سطح اعتماد عمومی و افزایش نارضایتیها منتج شده است».
نویسنده مطلب در ادامه این وضع را محصول عملکرد «تصمیمسازان و مجریان»ی دانسته که حاضر به پذیرش مسئولیت آنچه در ۴دهه رخ داده نیستند».(روزنامه حکومتی ایران ۱۷بهمن ۹۷)
ماندگاری به قیمت تباهی زندگی مردم
آخوند حسن روحانی با ابراز خوشحالی از اینکه تاکنون رژیم سرنگون نشده است، این موضوع را باعث سرفرازی و لایق شادمانی در سالروز تأسیس آن میداند!
اما واقعیت این است که ماندگاری نظام بنا به اعتراف مهرههای رژیم، به قیمت سرکوب و تباه کردن حرث و نسل و فقر مردم محروم ایران تمام شده است و این نه سرفرازی بلکه تماماً بیانگر ننگ و عار و سرشکستگی برای سردمداران حاکمیت آخوندی است.
حاکمیتی که در چهل سالگیاش آنچنان به بنبست رسیده که به اعتراف بسیاری از سردمداران و مهرههای نظام ولایت هیچ راهحلی برای خروج از این بنبست پیش روی خود ندارد. واقعیتی که روزنامه جمهوری به ناگزیر به آن اینچنین اعتراف میکند: «آنچه خود را بیشتر به رخ میکشد نقطه سیاهی است».
حالا بگذارید شیخ شیاد این همه ننگ و سرشکستگی را جشن بگیرد و از اینکه تاکنون سایه سنگین و ننگین آخوندها از سر مردم این میهن زایل نشده خوشحال باشد!
آتش زیر خاکستر بحرانهای اجتماعی!
واقعیت این است که دستآورد واقعی حکومت آخوندی طی چهل سال، نفرت عمیق مردم نسبت به این حاکمیت است که رسانهها و مهرههای نظام با عنوان شکاف «عمیق مردم» و «افزایش نارضایتیها» و از بحرانهای لاعلاجی که مسبب آن هستند با عنوان «چالش» نام میبرند.
در این رابطه یک کارشناس حکومتی به نام سعید معیدفر نسبت به فضای انفجاری جامعه بر اثر ناکارآمدیهای ایجادشده هشدار داده و میگوید: «بر اساس تحقیقات جامعهشناختی از ۱۰۰چالش آینده ایران ۵۲چالش اجتماعی است. این مسأله بهخوبی نشان میدهد که آتش زیر خاکستر بحرانهای اجتماعی دیر یا زود سر بازمیکند و دیگر رویکردهای جامعه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد».(روز نامه آرمان ۱۷بهمن ۹۷)
هراس از انفجار خشم مردم
واضح است که منظور از «آتش زیر خاکستر بحرانهای اجتماعی که دیر یا زود سر بازمیکنند» انفجار خشم مردم در اعتراضات و قیامیهایی است که در ادامه قیامها و اعتراضات یکساله اخیر در راه هستند. همان واقعیتی که جلاییپور به نظام توصیه میکند که «باید اعتراضات خارج از چارچوب مانند اعتراضات دیماه گذشته را جدی بگیرد».
بیدلیل نیست که بسیاری از سردمداران رژیم از جمله علی خامنهای و آخوندهای وابسته به او مدتی است ورد «فتنه ۹۸» گرفته و نگران قیام و انقلاب در سال ۹۸ هستند و نسبت به وقوع آن در این سال هشدار میدهند.
آری وحشت نظام آخوندی واقعی است زیرا این مردم ایران و مقاومت پیشتاز آنهاست که با قیام و خیزش مستمر خود سرنوشت این نظام ارتجاعی هار را که طی سالیان حاکمیت ننگینش حرث و نسل این میهن را بر باد داده رقم خواهند زد. در این واقعیت تردیدی نیست.
حالا بگذارید باز هم آخوند روحانی، شیادانه باد به غبغب بیاندازد و از اینکه سر چهل سالگی هنوز سرنگون نشدهاند خوشحال باشد.