728 x 90

روند تکاملی قیام و واکنش‌های دشمن

سخن روز
سخن روز

این روزها شاهد واکنش‌های ضدونقیض مهره‌ها و دستگاه تبلیغاتی رژیم در مورد قیام بزرگ مردم ایران هستیم، از یک طرف از قیام و بالا‌گرفتن شعله‌های قیام و به‌خصوص نقش مجاهدین در این جریان ابراز وحشت می‌کنند و از طرف دیگر دستگاه تبلیغاتی رژیم سعی می‌کند که اوضاع را آرام و معمولی جلوه بدهد و این‌که گویا به فراخوان‌های دعوت به تظاهرات، پاسخی داده نشده است.

سؤال این است که چرا این بار رژیم در دستگاه تبلیغاتی خودش خبرهای قیام را منعکس می‌کند و حتی اعتراف می‌کند به این‌که در این تظاهرات‌ها شعارهای به‌قول خودش ساختارشکنانه مثل مرگ بر خامنه‌ای سر داده شده؟! امری که تا قبل از این تابو محسوب می‌شد.

 

علل بازتاب خبرهای قیام در رسانه‌های حکومتی

۱. چون انکار فایده ندارد. در عصر ارتباطات سانسور دیگر کارایی ندارد. خودشان هم می‌گویند اگر ما خبرها را ندهیم مردم از منابع دیگر خبرها را به‌دست می‌آورند. خودمان بگوییم تا بتوانیم آن را آن‌طور که می‌خواهیم منعکس کنیم.

۲. با این شیوه به خیال خودشان می‌خواهند اعتماد جلب کنند تا از این طریق بتوانند حرف و پیام خودشان را هم القا کنند.

۳.می‌خواهند در کنار خبرهایی که می‌دهند، بگویند که اعتراض‌ها بخش ناچیزی است و اوضاع در سراسر کشور و حتی در شهرهایی که حرکت‌های اعتراضی در آنها بوده، عادی است و مردم زندگی و تفریحات عادی خودشان را دارند.

 

هدف رژیم از بازتاب اخبار قیام

حرف و پیام مطلوب رژیم از بازتاب دادن به اخبار قیام این است که می‌خواهد تفکیکی قائل شود بین اکثر مردم و به‌اصطلاح اقلیتی که شعارهای مجاهدین را می‌دهند. می‌خواهد بگوید خواست اکثر اعتراض‌کنندگان صنفی است و حرکت‌شان مسالمت‌آمیز است و با حرکت‌ها و شعارهای ساختارشکنانه مجاهدین مخالف هستند.

اما توسل رژیم به این تبلیغات و این‌گونه خبررسانی معکوس، نشان می‌دهد که خبرها و فراخون‌ها چه انعکاس گسترده‌یی داشته که مجبور است به این شکل سخیف آن را وارونه جلوه دهد.

این ترفند خبری رژیم همچنین گویای آن است که در تعادل‌قوای بین مردم و مقاومت از یک سو و رژیم از سوی دیگر، رژیم در موضع ضعف و در موضع دفاعی گیر افتاده و در زمینه سرکوب هم دستاوردی نداشته و در بن‌بست قرار دارد. رژیم اگر می‌توانست قیام را سرکوب کند، این‌کار را می‌کرد و صدایش را هم درنمی‌آورد!

 

بن‌بست سرکوب یعنی چه؟

بن‌بست سرکوب یعنی مثلاً این‌که دستگیری‌های گسترده در جریان قیام دیماه نتوانسته جلو قیام را بگیرد. وانگهی دستگیری قیام‌کنندگان و نگه‌داری آنها در زندان‌ها هم هم‌چنان که تجربه‌ قیام ضدسلطنتی گواه است، برای رژیم خیلی پرهزینه است و زندان‌ها معمولاً محل آموزش و آبدیده شدن نیروی انقلابی است.

 

مفهوم آویختن رژیم به تبلیغات و بازی‌های خبری

این‌گونه تبلیغات همچنین اعتراف رژیم به شکست در جلوگیری از پیوند مردم با مجاهدین و مقاومت سازمان‌یافته است. تبلیغات رژیم طی سالیان بر این پایه استوار بود که مجاهدین جایگاهی بین مردم ندارند و... اما الآن خودش ناچار است اعتراف کند که مجاهدین به محور اعتراضات تبدیل شده‌اند.

خامنه‌ای بهتر از هر کس دیگر این نکته را دریافته بود و از روز اول حرفش در مورد قیام دیماه این بود که حرف مردم و مطالبات مردم حق است، ولی یک عده می‌خواهند از این مطالبات استفادهٔ خودشان را بکنند و شعارهای سیاسی و ساختارشکنانه بدهند و تظاهرات را به طرف نفی نظام ببرند.

 

تفاوت امروز با دی ۹۶؟

سؤالی که اینک مطرح است این است که کلاً چه تفاوتی بین قیام فعلی با قیام دیماه ۹۶ وجود دارد؟ آیا این قیام ادامه‌ همان است؟

در پاسخ باید گفت: قیام حتی نسبت به مقطع دیماه گذشته از یک واقعیت‌هایی عبور کرده و آنها را به‌ثبت داده و این را مهره‌های خود رژیم هم اذعان می‌کنند.

از جمله از داستان و نمایش اصلاح‌طلب و اصول‌گرا عبور کرده است.

معنی این حرف این است که مردم دیگر هیچ امیدی و هیچ توهمی نسبت به هیچ‌یک از باندها و دستجات رژیم ندارند. همان چیزی که در رژیم از آن با عبارت بی‌اعتمادی مردم یاد می‌کنند و این‌که چشم مردم و امیدشان به بیرون نظام است.

این درست است که وضعیت کنونی استمرار قیام دیماه است. اما این استمرار تکرار نیست، بلکه تکاملی است. چون شرایط اقتصادی اجتماعی هم که منجر به قیام شده، نسبت به شرایط دیماه گذشته، بسیار حادتر شده که معنی آن خشم و کین متراکم‌تر مردم است. در نتیجه قیام هم بالغ‌تر و متکامل‌تر شده.

 

نشانه تکامل قیام چیست؟

نشانه تکامل قیام در همین چند ماهه این است که خصلت قیامی و انقلابی قیام هر چه بارزتر و پررنگ‌تر شده است. مثلاً اگر در قیام دیماه، یکی ۲روز لازم بود که شعارها از صنفی و اجتماعی به سیاسی بچرخد، این بار هیچ زمانی لازم نبود و هر تظاهرات به‌سرعت تبدیل به تظاهرات سیاسی و شعارهای ساختارشکنانه می‌شود و قیام‌کنندگان نیز با یک روحیه تهاجمی با نیروهای سرکوبگر درگیر می‌شدند یا در خیابان‌ها سنگربندی می‌کنند و به‌علت همین خصلت رادیکالی و تهاجمی، رژیم نتوانست با بسیج نیرو جلوی ‌آنها را بگیرد.

 

تعریف مسعود رجوی از قیام

مسعود رجوی رهبر مقاومت در بحث استراتژی قیام و سرنگونی در سال ۸۸ قیام را این‌طور تعریف می‌کنند:

«قیام را خروج جمعی توده مردم برای انهدام دستگاه‌های حاکمیت در شرایطی که دیگر حاضر به تحمل ظلم و ستم نیستند تعریف می‌کنند. خصوصیت ویژه قیام حالت شورش و عصیان است. در این حالت توده‌ها حداکثر تفوق روحی را با حداکثر تهور و آمادگی در‌ هم می‌آمیزند. برای دادن هر گونه قربانی،‌ بدون هراس از مرگ آماده‌اند و تا از بین بردن شبکه پلیسی و نظامی دشمن، از پا نمی‌نشینند. طبق تجربه‌های تاریخی قیام‌های توده‌یی در قله و نوک پیکان خود با شعار «مرگ یا پیروزی» به حسابرسی بلاواسطه از جنایتکاران و عناصر خائن روی می‌آورند».

اکنون به‌خوبی می‌شود دید که قیام در حرکت تکاملی خودش از دیماه گذشته تاکنون چگونه هر چه بیشتر دارد به این تعریف نزدیک می‌شود و دارد با آن منطبق می‌گردد.

این یک مسیر قانونمند است که انتهای آن پیروزی مردم و شکست و سرنگونی رژیم است و رژیم قادر نیست جلوی آن را بگیرد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/9cd1a331-3c27-4ea5-ab7f-50c075b9f4af"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات