728 x 90

بحران فراگیر بی‌آبی و تنها راه‌حل

بحران آب و اعتراضات اجتماعی
بحران آب و اعتراضات اجتماعی

بحران آب را می‌بایست در کنار سایر بحران‌های لاعلاج گریبانگیر مردم ایران، محصول ۴۰سال حکومت غارت و چپاول و فاسد آخوندها دید که چیزی به‌جز جنگ، کشتار، اعدام، اعتیاد، فساد و دست‌وپا بریدن برای مردممان ارمغان دیگری نداشته است. نمونه اخیر سرکوب کشاورزان کازرون است که در حمله نیروهای خامنه‌ای جنایتکار تعدادی شهید و زخمی شدند.

باشگاه خبرنگاران جوان(رژیم) ۹۷/۴/۲۱: «فرمانده نیروی انتظامی کازرون از درگیری تعدادی از افراد یک روستا با پلیس و کشته شدن یک نفر خبر داد. فرمانده نیروی انتظامی کازرون گفت: مأموران انتظامی شهرستان کازرون در راستای اجرای حکم قضایی مبنی بر جمع‌آوری پمپ‌های غیرمجاز آب، به یکی از روستاهای مربوطه در حوزه پاسگاه انتظامی کمارج اعزام شدند...».

با گذشت ۴۰سال از حاکمیت آخوندها نه این‌که در وضعیت زیرساختها، آب، برق و راه‌ها و جاده‌های کشور، هیچ‌گونه بهبودی حاصل نشده بلکه وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی مردم محروم، محصول حاکمیت آخوندی است که فقر مطلق را بر جامعه حاکم کرده‌اند. رژیمی که در این سالیان میلیاردها دلار برای سرکوب مردم هزینه کرده و برای بقای خود شهرک‌های موشکی در عمق ۷۰متری زمین درست می‌کند. سایتهای اتمی با هزینه‌های میلیاردی می‌سازد و با دخالت نظامی در سایر کشورها از سوریه و عراق گرفته تا یمن و... سعی در حفظ خیمه پوسیده ولی‌فقیه نظام دارد تا مبادا سرنگون نشود.

آنچه متأسفانه شاهدیم این است که حتی شهرهای شمالی کشور با بحران آب آشامیدنی و کشاورزی مواجه هستند. به اعتراف کارگزاران رژیم عامل اصلی بی‌آبی کشور سدسازی‌ها و شهرک‌سازی بی‌رویه برای پرکردن جیب آخوندها و آقازاده‌ها و سرکردگان سپاه پاسداران است.

به‌عنوان نمونه شهر «اطاقور» لنگرود در استان گیلان با بی‌آبی کم‌سابقه‌‌یی در طی چندین سال اخیر مواجه شده است. طبق گزارشات اخیر، شالیزارهای این منطقه با رودخانه «اطاقور» و چ۱۴چشمه طبیعی آبیاری می‌شد. اما حالا به‌علت بحران کم‌آبی، این منابع خشک شده‌اند.

کشاورزان منطقه برای تأمین آب برای شالیزارها، با موتورهای آب‌کشی، آب کانال را به زمین‌های کشاورزی منتقل می‌کنند تا از میزان خسارت کاسته شود. این کار باعث خشک‌شدن رودخانه‌های این منطقه شده است.

رژیمی که در برابر حوادث طبیعی هم‌چون زلزله در کرمانشاه و سرپل‌ ذهاب و سیل در شمال کشور عاجز است و برای پاسخ دادن به حقوق و دستمزد کارگران نیشکر و معلمان، نیروی سرکوب می‌فرستد و بازداشت و زندانی می‌کند و برای کامیون‌داران و کارگران معدن، نیروی نظامی سرکوبگر گسیل می‌دارد. کارگران را شلاق می‌زند و معلمان زحمتکش را شکنجه و زندانی می‌کند و به جای تأمین ایمنی جاده‌ها، برای سرکوب مردم معترض سنندج در تصادف دلخراش اتوبوس و تانکر سوخت گله‌های سرکوبگر گسیل می‌کند و...

رژیمی که وقتی مردم خرمشهر به‌خاطر شرایط بی‌آبی و تنگدستی معیشتی به تظاهرات پرداختند پاسخ آنها را با گلوله داد. جواب مردم برازجان را به‌خاطر بی‌آبی با گاز اشک‌آور و مردم آبادان را که با دبه‌های خالی به تظاهرات پرداختند را با گلوله ساچمه‌‌یی داد.

خبرگزاری ایسنا(رژیم) ۱۴/۴/ ۹۷: «بررسی عوامل مختلف در ایجاد بحران آب در ایران، حفر ۳۰۰هزار چاه غیرمجاز، سهم ۷۰درصدی مدیریت غلط در ایجاد بحران آب، سدسازی‌های در حوضه آبریز تالاب‌ها و خطا در استقرار فولاد مبارکه و ذوب‌آهن در فلات مرکزی، بی‌توجهی به آمایش سرزمینی در موضوع توسعه، بخشی‌نگری در مصرف منابع آب و فشار اشتغال کشور بر مصرف منابع آب از جمله مهمترین محورهای مربوط به بحران آب است که از منظر کارشناسان باید مورد توجه قرار گیرد».

با استناد به اطلاعات و آمار رسمی، بخش‌های وسیعی از ایران که گفته می‌شود حدود ۳۳۴شهر از ۱۱۵۷شهر کشور است، با بحران بی‌آبی دست به گریبانند.

سایت رادیو آلمان ۹۷/۴/۱۰: «در حال حاضر ۴۴درصد جمعیت ایران بدون تنش آبی، اندکی بیش از ۱۷درصد در محدوده تنش آبی زرد، ۱۱درصد در محدوده تنش نارنجی و نزدیک به ۲۸درصد در وضعیت تنش آبی قرمز قرار دارند.

شمار ساکنان شهرهایی که درگیر تنش آبی قرمز هستند حدود ۱۷میلیون نفر برآورد می‌شود. به‌طور کلی شهرهایی که بیشترین تنش آبی برای آنها پیش‌بینی شده نظیر اصفهان، بندرعباس، بوشهر، شیراز، کرمان، مشهد و تقریباً تمام شهرهای استان اصفهان و یزد است که به‌نظر می‌رسد در فصل تابستان با چالش‌های بزرگ آبی مواجه شوند».

 

به همه این موارد می‌بایست طرحهای توسعه کشاورزی که برای چاپیدن مردم با سدسازی‌های بی‌رویه انجام شده را باید اضافه کرد. از جمله در استان خوزستان که طرح توسعه نیشکر که شدیداً مورد علاقه عیسی کلانتری در دوران وزارت کشاورزی‌اش بوده، باعث شورشدن تالاب شادگان و به‌هم‌خوردن نظم زندگی اهالی این منطقه شده است.

یک نمونه تاریخی و فاجعه‌بار، ساخت سد گتوند است. طبق گزارش خبرگزاری آلمان: «سد گتوند به‌عنوان یکی از گران‌ترین سدهای کشور که بهای ساختش را بالغ بر ۳میلیارد دلار ارزیابی می‌کنند، به‌دلیل طولانی شدن ساخت، هزینه زیادی به بودجه عمومی تحمیل کرد. از سوی دیگر، ساخت آن در محلی که نباید انجام می‌گرفت، باعث شد که حجم بسیار بزرگی از نمک متعلق به سازند تبخیری گچساران زیر آب برود و در آب حل شود».

سدسازی،های فاجعه‌بار و بی‌رویه در ۳۰سال اخیر دست‌پخت آخوندهای غارتگر است. مثلاً ساخت سد دلیجان چه بر سر قم رود آورد؟ ساخت سد ملا صدرا چه بر سر رود کُر آورد؟ و دریاچه بختگان و تالابهای دیگر؟ دریاچه ارومیه که خود نمونه بارز این ویرانگری در وضعیت زیست‌محیطی است.

وقتی آب سرشاخه کارون دزدیده شده و به زاینده‌رود می‌ریزد و بعد دزدان غارتگر از سپاه پاسدران همان آب را دزدیده و به یزد می‌برند، با شاه‌دزدانی مواجه هستیم که هیچ مسئولیتی در قبال کارهای خود نمی‌پذیرند.

نمونه دیگرش بردن آب کارون و دزدیدن آب توسط اسحاق جهانگیری، معاون‌اول روحانی و رساندنش به رفسنجان است، تا باغهای پسته رفسنجان را نجات دهد. اگر به همین پروژه نگاه کنید متوجه خواهید شد که انتقال آب کارون به کرمان، چه بلایی بر سر مردم منطقه و محیط‌زیست خوزستان و چهارمحال و بختیاری آورده است.

علی قاسمی، یک عضو شورای قلابی شهر ارسنجان، اعترافات تکان‌دهنده‌‌یی از وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی مردم محروم ارسنجان در ۴۰سال حاکمیت رژیم داشته است که تنها بخشی بسیار کوچکی از رنج و مشقت مردم آن‌ هم تنها در رابطه با یک شهر ۴۵هزار نفری است. در این مصاحبه علی قاسمی که روز چهارشنبه ۲۰تیرماه ۹۷ انجام شده است، بحران آب را به گردن طبیعت انداخت و گفت: «به‌علت خشکسالی‌های اخیر، فقر مطلق در حال حاکم شدن است».

این سیاست مخرب در بهره‌برداری بی‌رویه از آبهای زیرزمینی و سدسازی‌ها باعث شده که امروز مردم استانهای خوزستان، بوشهر، فارس، چهارمحال و بختیاری، آذربایجان غربی و شرقی، اصفهان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، استان مرکزی و به عبارتی همه ایران با بحران بی‌آبی روبه‌رو شوند.

 

بحران آب در خوزستان

بحران آب در خوزستان

 

راه‌حل چیست؟ 

واقعیت این است که نظام آخوندی بعد از نزدیک به ۴دهه از حاکمیت ننگین خود چیزی جز خرابی و فقر و بدبختی برای مردم ایران‌زمین به جا نگذاشته است.

برای مثال مردمی که چرخ زندگی‌شان با همین اندک شالیزارها به سختی می‌گذشت و امروز حتی همان غذای بخورونمیر از سفره‌شان به‌خاطر حاکمیت نظام فاسد و حرث و نسل بربادده آخوندی رخت بربسته است.

هیچ راهی برای نگاه‌داشتن این ننگ بر دامن سرزمین پهناور ایران وجود ندارد. عامل همه بحرانها همین رژیم است لذا تنها راه‌حل واقعی نفی تمامیت آن است.

واقعیت این است که قیام مردم ایران و استمرار آن و کانونهای شورشی نشان دادند که فصل قیام و تغییر فرا رسیده است و مردم ایران خواست واقعی خود را که پایان کار آخوندهای دژخیم است را در خیابانهای ایران نشان داده‌اند.

دیگر دستگیری وسرکوب و زندان و سربه‌نیست کردن جوانان این مرزوبوم، این رژیم ارتجاعی را که در غرقاب فروپاشی است، نجات نخواهد داد. سرسبزی و خرمی تنها با به‌زیرکشیدن تمامیت این رژیم جنایتکار محقق می‌شود.

وهمان‌طوریکه خانم مریم رجوی در کهکشان ۹تیر۹۷در پاریس گفتند: ” مقصد کجاست؟ ایران آزاد، با برچیدن بساط استبداد و غارتگری تا تسخیر بیت خامنه‌ای“.

آری، با قیام گرسنگان و محرومان آن‌روز دیرنیست.

 

ص رحیمی

 

مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمی‌کند

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/65cf0c2f-57b0-4c94-a3ed-41e109d6297f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات